اسوه ها و تصویر اجتماعی افراد

این که یک اسوه تاریخی به کنار می رود و دیگران برای افراد معروف می شود، بستگی به سلیقه جامعه نمی تواند داشته باشد، تفکر و نگاه این اسوه های تاریخی، هر چه باشد راهنمای افراد در دوره هایی است که به مشکلاتی بر می خورند، در واقع ندانسته به کسی و تفکرش تکیه کردن  باعث می شود تا به مرور زمان دچار مشکل برای توضیح دادن زندگی شخصی خود شویم. نبود بسیاری از چیز ها می تواند این چنین خللی را به وجود آورد: یکی از آنها عدم وجود دانش کافی در مورد پیچ و خم های زندگی است. هر چه باشد بعضی هستند که در برخورد با مشکلات زندگی بهتر عمل کرده اند. این نمی تواند ما را بر آن بدارد که کاملا از کسی پیروی کنیم ولی در عین حال پیروی نکردن از هیچ کس می تواند وضعیتی خطرناک را رقم بزند. نداشتن راهنما همچون تاریکی احاطه کننده  همه چیز را حتی برعکس جلوه می دهد و این مساله باعث می شود تا دوری از اشخاص صاحب رای در مورد چیزهایی خاص، به مرور نوعی توجیه را نیز در ذهن فرد بپرورد. فرد، با نوعی بدخلقی هر گونه را برای خود و دیگران به صورتی نمود می دهد که باعث می شود افراد تا اندازه در مورد تصویر فرد در جامعه اش به تامل فرو روند و فرد آرام آرام حلقه دوستان خود را از دست داده و به نوعی انزوا که در ابتدا در توجیه های وی، شیوه ای از زندگی است، فرو برود. نوعی انزوا که بیماری است و فرد توانایی خروج از ان را ندارد، گرچه در ابتدای شکل گیری این حالت تصور می شود که فرد توفقی نیز در متقاعد کردن افرادی در مورد بد خلقی اش پیدا کرده است، با این حال، این مساله می تواند بهتر نیز توسط اطرافیان وی تجزیه و تحلیل شود. در وضعیتی که فرد، به ظاهر، توانسته است، بدخلقی خود را برای چند نفر، توضیح دهد و جمعی را برای خود، فراهم کند، نوعی نگاه همراه با تجزیه و تحلیل نیز می تواند آشکار سازد فرد در بین همان چند نفر احساس تنهایی شدیدی می کند. بدخلقی هرگز نمی تواند جمعی سالم را به گرد فردی بیاورد. از این جهت، همواره تلاش برای یادگیری از اسوه ها می تواند باعث شود تا فرد در مقایسه خود با افرادی که در سطح اجتماعی بالاتر، از لحاظ تصویر اجتماعی قرار دارند، دچار اشتباه نشود، قدری بهتر بیندیشد و دغدغه خاطری نسبت به بهبود خود و وضعیت تصویر اجتماعی خود داشته باشد. تاریخ، با فراوانی اسوه های تاریخی روبرو است که بیش از هر چیز، کنار آمدن با دیگران و تلاش برای گذرا دانستن یک حالت زودگذر ذهنی و روحی را درس می دهند. افرادی که در موقعیت های صعب، تصمیم مطلوبی را گرفته اند و از این جهت از لحاظ تصویر اجتماعی مورد احترام می باشند. فرد باید برای دوری از بدخلقی، از یک روز کار را شروع کند و تلاش نماید تا به تایید آن جمع و عده ای که اطرافش را گرفته اند، قدری تردید داشته باشد. توضیحی که در زندگینامه فرد اسوه می خوانیم، ما را رهنمون به نکاتی مهم می شود. فرد اسوه، در تلاش خود برای تفکر، در ابتدای امر، خلوتی را در نظر گرفته است که برای او فرصتی را فراهم می کند تا بهتر روی مسائل روزمره خود اندیشه نماید. هر فرد فرصتی برای تصحیح می خواهد، این تصحیح می تواند از یک نقطه خاص و ویژه در زندگی شروع نشود، بلکه با تمرین های کوچک در هر روز نیز می توان تا حدی در این مساله بهبود پیدا کرد.

بهبود برای خودش غنیمت است و هر انچه از جنس پیشرفت انفجاری است معلوم است که زور زیادی هم به آدمی وارد خواهد کرد.

یک اسوه، بیش از هر چیز، در زندگی خود، سعی برای بهبود در زمان هایی داشته است که زندگی فرصت می داده تا او از یک وضعیت پر تلاطم فاصله بگیرد و به گونه ای آسوده شود. فرد در این فرصت ها است که به تلاش خود بیشتر فکر می کند و تردید در مورد اطرافیان نیز بیشتر کارایی خود را نشان می دهد.

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *