دیلتای و سنت هرمنوتیکی

دیلتای و سنت هرمنوتیکی

دیلتای پیش از همه این دیدگاه را پرورانید که در علوم انسانی برای دستیابی  تبیین تفسیر ضروری است. او می کوشید نشان دهد که معرفت معتبر درباره تجربه تاریخی چگونه ممکن می شود. مرحله قطعی و سرنوشت ساز این پروژه، از نظر وی نشان داد این نکته است که چگونه ممکن است از تجربه  زندگی فرد به تجربه ای تاریخی گذار کرد که اصولا توسط  فرد مستقیما تجربه نمی شود. گادامر مانند دیلتای می خواهد نشان دهد که معناها چگونه در عمل تفسیر از نو شکل می گیرند، اما استدلال او این است که دیلتای تفسیر را بیش از اندازه  به منزله روش و رویه درک می کرد. از نظر گادامر، ما نمی توانیم با سنت تاریخی همان رابطه ای را برقرار کنیم که با چیزی دور و جدا از خودمان برقرار می کنیم. اجتماعی که ما را به سنت پیوند می دهد، پیوسته در حال شکل گرفتن  توسط فعالیت تفسیری  خود  ما است. (کانرتون، ۱۳۸۵، صص ۱۱۷-۱۱۹)

dilthey

دغدغه مهم دیلتای، هجمه ی پوزیتیویسم بر عینیت و واقعیت علوم انسانی بود. پوزیتویسم، تنها راه عینیت بخشیدن واقعی کردن و ارزشمند دانستن علوم را روش تجربی می دانست. یعنی هر فهم مقبول و ارزشمندی باید بر نوعی تبیین تجربی که در علوم فیزیکی و طبیعی جریان دارد، مبتنی باشد. با این دیدگاه، مباحث علوم انسانی و به تعبیر دیلتای (Geistewissenschaften) یا علوم معنوی به دلیل عدم جریان تجربه پذیری به معنای پوزیتویستی آن بی اعتبار، غیر عینی و غیر واقعی می گردیدند. همت عمده دیلتای وقف آن گردید که با ارائه ضابطه و ملاکی برای عینی کردن علوم انسانی، نشان دهد که این علوم نیز در ردیف علوم طبیعی و فیزیکی، عینی، ارزشمند، معتبر و واقع نما هستند. شلایر ماخر معنای بنیادین متن را تمام زندگی مولف می دانست، اما دیلتای معنای بنیادین متن را نیت مولف می داند. او متن را صرفا تجلی روان مولف دانسته و معتقد است که مفسر برای کشف معنای متن باید شناخت قصد و نیت مولف را مد نظر قرار دهد. دیلتای متن را تجلی روح و روان مولف و بروز شخصیت او دانسته و کاوش متن برای رسیدن به نیت مولف را که معنای نهایی متن است. به معنای پژوهش متن جهت  شناخت مولف و درک کامل تر او می داند. دیلتای با تکیه بر اینکه تمام فردیت مولف در التفات و قصدیت او متبلور  می شود. نیت را آینه را تمام نمای کل زندگی مولف می داند و برخلاف شلایر ماخر ، عنصر نیت را در مولف ، مطرح می کند.(حسنی، ۱۳۸۳)

منابع:

حسنی، سید حمید رضا.(۱۳۸۳) هرمنوتیک علوم انسانی، در آمدی بر هرمنوتیک ویلهم دیلتای. فصلنامه علیمن- پژوهشی انجمن معارف اسلامی ایران. شماره اول زمستان ۱۳۸۳٫ صص  ۱۰۳-۱۲۰

کانرتون، پل(۱۳۸۵). جامعه شناسی انتقادی. ترجمه حسن چاوشیان. نشر اختران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *