شعری از تاگور

میوه چینی…

بگو تا میوه هایم(fruit) را بچینم و در سبد های(basket) پر به خانه ات(home) بیاورم

اگرچه بعضی(some of them) گم می شوند(lost) و بعضی نارس اند.

برای اینکه این فصل از پرباری خود سنگین(heavy) است.

و نی سوزناک چوپان(shepherd) در سایه است.

در ساعت(hour) خسته ی شامگاه(night)

بگو تا قایق(boat) را در رودخانه به آب اندازم

باد(wind) فروردین آزرده است،

و امواج(tide) سست را به زمزمه وا می دارد

باغ(garden) هر چه داشته داده،

و در ساعت خسته(tired) شامگاه

وقت غروب(sunset) صدایی از خانه تو به ساحل(beach) می رسد.

تاگور، رابیندرانات.(۱۳۸۸) نیلوفر عشق. ترجمه عسگری پاشایی.نشر میترا. ص ۱۸۵

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *