عقل سلیم و علم

کرلینگر و لی(۲۰۰۰)  حالاتی را که در آنها عقل سلیم با علم تفاوت می کنند در نظر آورده اند

  1. استفاده از تئوری: برای این که مطمئن شویم، غیر دانشمندان به طور رایج از تئوری ها برای تشریح عقل سلیم استفاده می کنند اما تئوری های آنها از آن تئوری هایی که دانشمندان استفاده می کنند متفاوت است. تئوری های ضمنی،  به طور متناوب بر مبنای شرح های نایافته شکل گرفته اند و برای تدقیق در نظر گرفته نمی شوند.  دانشمندان، از سوی دیگر، به طور نظام مند تئوری هایی را می سازند  که برای بررسی دقیق و ارزیابی نظام مند استفاده می شوند. البته بعضی از غیر دانشمندان( مثلا گلدول، ۲۰۰۵)  به طور ضمنی از تئوری استفاده می کنند، اما بیشتر این استثنا[۱] است تا این که هنجار[۲] باشد
  2. آزمودن به روش های نظام مند و تجربی. غیر دانشمندان تئوری ها را به روش انتخابی  و بر خلاف عقاید پیش فرض خود می آزمایند. در این حالت، مثلا یک حکایت می تواند یک نشانه و گواهی باشد، در حالی که آنها آن گواهی و نشانه هایی که تایید کننده نیستند کنار می گذارند و آنها را غیر متعارف[۳] می دانند. دانشمندان، در سوی دیگر، پیش بینی ها و تئوری ها را در وضعیت آزمایشگاهی و یا میدان تحقیق  تست می کنند و یافته های خود را با همکاران خود چک می کنند.
  3. شرح های جایگزین:  دانشمندان  تلاش می کنند تا عواملی را که می تواند شرح های جایگزین را برای یافته هایشان فراهم آورند، تحت یک قانون گرد هم آورند. می توان این کار را از طریق طراحی مطالعه بدست آورد(یعنی یک آزمایش را یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش هدایت کرد) یا به طور تجربی این کار را انجام داد(با محاسبه آماری عوامل خارجی در تحلیلشان) از سوی دیگر، غیر دانشمندان به طور کلی اطلاعات را در راستای نگرش خود منسجم می کنند و سایر عوامل را فراموش می کنند.  به عنوان مثال، اگر آنها اعتقاد دارند  که سیاهپوستان به طور کلی(طبیعی) ورزشکار تر از سفید پوستان(white) می باشند، آنگاه آنها  مثال های دیگر را کنار می گذارند.
  4. روابط بین عوامل:  دانشمندان علوم اجتماعی با مساله فهم و شرح این که چگونه عوامل با یکدیگر مرتبط می شوند، درگیر هستند و در نتیجه، به طور نظام مند و با تامل  ای روابط را تدقیق می کنند و می آزمایند. شخص عامی ممکن است به این روابط علاقه داشته باشد ولی با این حال آنها را به سبکی دقیق و کنترل شده جست و جو نکند.

منابع:


Kerlinger, F. N., & Lee, H. B. (2000). Foundations of behavioral research (4th ed.). Fort Worth, TX: Harcourt College Publishers

Gladwell, M. (2005). Blink: The power of thinking without thinking. New York, NY: Little, Brown, and Co.


[۱] exception

[۲] norm

[۳] anomaly

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *