حیرت تکان دهنده ای
صبح دم روزگار را فراگرفته
پای نهر گوشه کوچه
حالا یا با باد یا بی یاد
امروز دیگر کلید می چکد از دفتر من
این وضعیت تقدیم به همه آنهایی که
با من می فهمند
یا به زودی می فهمند
یک جور
آری
توان توان، بازوان شارحین پر قدرت تر باد!
وقتی معنای حیرت معطر را
به من بازگو کردند
وقتی یک صبور از کوچه ای می گذرد
از فرخ