احوال اجتماعی ایران در زمان ساسانیان
جامعه ایرانی بر دو رکن قائم بود : مالکیت و خون. بنا بر نامه ی تنسر، حدودی بسیار محکم نجبا و اشراف را از عوام الناس جدا می کرد. امتیاز آنان ” به لباس ومرکب و سرای و بستان و زن و خدمتکار بود” و در جای دیگر، گوید: ” اشراف را به لباس و مراکب و آلات تجمل از پیشه وران و زیر دستان ممتاز کردند و زنان ایشان را نیز به جامه های ابریشمین و قصر های مرتفع و رانین و کلاه و صید[۳] و آنچه آیین اشراف است. مردمان لشکری نیز به آسایش و رفاهیت، آمن و مطمئن ، در کنار زن و فرزند خویش بودند.” در شاهنامه فردوسی از خسروانی کلاه و زیرنه کفش بسیار سخن رفته است، که مایه امتیاز اشراف بزرگ بوده است.
به علاوه طبقات از حیث مراتب اجتماعی درجاتی داشتند هرکس را در جامعه درجه و مقامی ثابت بود از قواعد محکم سیاست ساسانیان یکی از این را باید شمرد که هیچ کس نباید خواهان درجه باشد فوق آنچه به مقتضای نسب به او تعلق می گیرد. و او د رحال آن کسیکه به مثله و امثالان تکال و عقوبت گرفتار بودف و انکه ب چنین عقوبتی گرفتار شد، حال کسانی می دید اعوذ باله که ایشان را صلب می کردند و گردن می زدند و انواع سیاست ها بر ایشان می راندند و این عادت از آن عهد ملوک پارس را معهود شده است. “
کریستینسن، آرتور.(۱۳۸۲). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی. انتشارات ساحل. صص ۲۲۸-