به مفهوم انسان اقتصادی(economic) می پردازیم. مصرف کننده ای که قبل از هر خرید منافع(benefits) و هزینه ها(costs) را نسبت به یکدیگر سنجیده، قبل از آن که تصمیم قطعی بگیرد صدها قیمت را با یکدیگر مقایسه می کند و یا کارفرمایی(employer) که اطلاعات موجود(Available) درباره(About) تمام(all of) بورس ها و بازارها را در ذهن خود جمع آوری نموده، تصمیم گیری های خود را بر اساس آن انجام می دهد و به طور خلاصه(summary) انسان کاملا(completely) مطلع و دقیقا ” عاقل”. در حالی که چنین انسان در برابر تجربه های روزمره، موجودی نادر و غریب می نماید. اما چنین مطالعه ای برای اقتصاد دانان نتایج خوبی به همراه داشته است. به طور کلی، واقعیات اقتصادی نیز هم چون میز لانه زنبوری فیزیک دان نظریه های اقتصاددان را تایید می کند. و علی رغم این که پیش فرض ها بعید و ناباورانه به نظر می رسند، به علمای(scientists) علوم اقتصادی اجازه پیش بینی های صحیحی را نیز می دهند. با وجود این، آیا می توان به سادگی(simply) خود را با این موجود، یعنی” انسان اقتصادی” یکی دانست، و یا آیا می توان مانند مورد میز فیزیکدان به سادگی آن را کنار گذاشت؟
دارندورف رالف(۱۳۸۳). انسان اجتماعی. ترجمه غلامرضا خدیوی.نشر آگه. صص ۲۹-۳۰