بودن با پیروزی صرف تعریف نمی شود…هر پیروزی از جنس گوارای هستی نیست. هستی گواراست. از جنس شُکر است. شِکَر است. وقتی مزه فداکاری را می چشی. بودن در صبر است…نوعی بودن هست که در نبودن است. نبودن هم حس خاص خود را دارد. بودن در این هستی، نوعی خاطره است خاطره ای گوارا است. بودن در این دنیا، نوعی شگرد است…شگرد امیدورزی…آدمی با امید است که زنده است…روشنی زندگی…زمانی که از آینده می آید و چه گوارا به صورت ما پاشیده می شود. دوران روزگار …روزهایی که می گذرند. .حکایت های سبز بهار…زرد پاییز….حکایت های درون دل….حکایت های آن بیرون. زندگی کردن خود یک روش است و البته که این امر بدیهی است…ولی باید پذیرفت که برای زندگی همه، نقد هایی هم وجود دارد. با این حال، زندگی هر کسی هم محترم است…البته که زندگی ابدی نیست و لی خاطره بعضا ابدی است. جاودان باد روزهای خوش نیکی و خوبی …