تمرکز بر مشتری و فلسفه بازاریابی

تمرکز بر مشتری به میزان نظم در مدیریت و زمان بستگی دارد. موضوع بازاریابی به عنوان یک رشته ی علمی در ایالات متحده امریکا در سال ۱۹۵۰ مطرح گردید اما ریشه های آن را می توان در سال های پیش  از ان مشاهده کرد. آمریکا زادگاه بازاریابی مدرن بود و زودتر از اروپا جامه عمل به خود گرفت.  نجار خیاط و سنگتراش می دانستند که مشتریان خود را در چه  موقعیتی و برای چه نیاز ها و سلیقه هایی از نظر اندازه، شکل، طراحی در ابزار و وسایل ترغیب نمایند. با تولید انبوه توده های بازار مملو از وسایل و برآوردن سلبقه های مختلف گردید. تعریف بازاریابی را می توان به درک برداشت های افراد از ارزش سهم خود از ارضای نیاز ها و سهم آنها از موفقیت در تولید  در سازمان و سلامت  رقابت در اقتصاد برشمرد. بازاریابی را می توان مبادله  و تبادل محصولات مختلف  دانست و می توان  مشتری را به عنوان مرکز سود دهی به سازمان در نظر گرفت.  فلسفه بازاریابی جهت حرکت سازمان ها و شرکت ها در راستای برآوردن نیازهای مشتریان و کسب سود را مشخص  می کند. در طی زمان شرکت ها از تمرکز  بر تولید به سمت شناسایی  و برآوردن نیازهای مشتریان  تغییر جهت داده اند. هدف  در هر یک از این جهت گیر های ، مشابه  و همان کسب  سود است. ولی ابزار رسیدن به آن متفاوت  می باشد این که کدام جهت گیری یا به اصلاح فلسفه بازاریابی بهتر می تواند  به تحقق هدف کمک  کند. ذهن  بسیاری از محققان و صاحبنظران را به خود مشغول کرده است ولی مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است. (مهدیه، کریمی، ۱۳۹۵)

نقد

الف- نظریه های انتقادی اخلاقی : این گروه از نظریه ها فلسفه بازاریابی را در چهارچوب اصول اخلاقی مورد نقد  و بررسی قرار داده اند که می توان به مدل ناواچوکاوا  و چهارچوب اخلاق بازاریابی اشاره نمود . این گروه از صاحب نظران سعی نموده اند به ملک های دستیابند   تا ان از طریق بتوان در مورد اخلاقی یا غیر اخلاقی  بودن فعالیت های بازاریابی قضاوت نمود.

ب- نظریه های انتقادی محیط: یک برخی از صاحب نظران تحت تاثیر مشکلات زیست محیطی مشکلات جمعیتی  و … سعی نموده اند تا فعالیت های بازاریابی را به نحوی شکل دهند  که زیان های زیست محیطی ناشی از فعالیت های افراطی بازاریابی به حداقل برسد. چنین انتقاداتی  باعث ظهور مفاهیم جدید در بازاریابی شده است که عبارت اند از : بازاریابی سبز و بازاریابی محیطی

ج- نظریه انتقادی با رویکرد مسئولیت اجتماعی : نظریه های انتقادی که از رویکرد مسئولیت اجتماعی د، فلسفه های بازاریابی  را به چالش کشیده اند تاثیر گذار تر از سایر رویکرد های انتقادی بوده اند و ظهور فلسفه جدید بازاریابی با عنوان بازاریابی اجتماعی ، بیشتر تحت تاثیر نظریات این گروه از منتقدین بوده است. در این رویکرد نظریه هایی مانند نوع دوستی راهبردی، نظریه قراردادهای اجتماعی و بازاریابی روشنگرانه مطرح شده است.(تسلیمی و همکاران، ۱۳۸۲)

منبع:

تسلیمی، محمد سعید. آقازاده، هاشم . اسفیدانی، محمد. کرمی مسعود. (۱۳۸۲) نقدی بر فلسفه های بازاریابی . دانش مدیریت شماره ۶۰-۶۱  بهار و تابستان ۱۳۸۲ صص ۳-۲۱

مهدیه، امید. کریمی، شعیب.(۱۳۹۵) رابطة بین فلسفه بازاریابی و عملکرد شرکتها (مورد مطالعه: شرکتهای تولیدی-صنعتی) پژوهشنامه مدیریت بازاریابی دوره سوم، شماره سوم، زمستان ،صفحـــه ۱-۲۱

 

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *