سرخوردگی عاطفی

 برای هر کسی می تواند اتفاق بیفتد که از دور خارج شود؟ یعنی برای هر کس چنین اتفاقاتی می افتد؟ معلوم نیست چرا من برای گذر کردن از بعضی قضایای زندگی ام اصلا نگذرم و به تدریج از دور خارج شوم. یعنی برای انجام کارهای کوچک نیز دچار مشکلات بزرگ و اضطراب های طولانی مدت بشوم. از وقتی بعضی اتفاقات در زندگی ام افتاد و از لحاظ عاطفی سرد تر از قبل شدم، فهمیدم که نمی توانم برای خودم کسی شوم، چون نمی توانستم فکر کنم. گرد هم  آوردن ایده های مختلف، دیگر دشوار می شد. نداشتن آرامش در زندگی باعث می شود تا به مرور زمان، حتی خواب نیز برای شما سخت شود. به هیچ وجه نمی توانستن از بعضی اتفاقاتی که در زندگی ام افتاده بود گذر کنم. در نتیجه با حالتی از اضطراب همه چیز را دنبال می کردم و نمی توانستم روی زندگی ام کار کنم. این طور شد که بعد از گذشت سالیان دراز این اضطراب در بسیاری از چیزها، خود را نشان می دهد و نمی توانم از لحاظ عاطفی خودم را آرام کنم. وقتی بعضی اتفاقات بد به طور متناوب، اتفاق می افتند آنگاه  دیگر اضطراب خود را  در هر کاری نشان می دهد.

سرخوردگی در مسائل عاطفی می تواند به گونه ای باشد که نتوان برای خود، آرامشی را در نظر گرفت . ذهن نا آرام به مرور زمان، اضطراب را به عنوان یک عنصر در ریتم زندگی روزمره می پذیرد

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *