شعری از آبراهام كاولي

Abraham Cowley (1618-1667)
شعری از آبراهام كاولي(شاعر انگلیسی)
***
تشنگی
****
زمين تشنه ، باران را سر مي كشد
و مي نوشد و دوباره دهان می گشاید

و گياهان نیز باران را مي مكند
مدام مي نوشند و سرخوش و تازه مي شوند

دريا ، كه گمان مي رود
بايد فقط اندكي بنوشد
خود، ده هزار رود را سر مي كشد
آن قدر كه از لذت لبريز مي شود.

خورشيد پرجنب و جوش نیز
دريا را سر مي كشد
و وقتی كاملا سر كشيد
آن هنگام است که
ماه و ستارگان، خورشيد را سر مي كشند
آنان مي نوشند و مي رقصند با روشني خويش
آنان مي نوشند و همه ي شب را به خوشی مي گذرانند
آنگاه كه طبيعت از مستي بيرون آید، چيزي را نمی یابد جز
سلامت ابدي را كه در اطرافش می چرخد
پس جام را لبریز کن
چرا هر مخلوقي بايد بنوشد جز من
چرا نیک مرد! مرا بگو؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *