شعله های خزان(fall)، رابرت لویس استیونسن
***
و در باغ های دیگر
و جای جای این درّه ی(valley) زیبا
آتشی(fire) بلند از پاییز، بر اوج
ردپایش در آسمان(sky) است
تابستان(summer) دلآرام،
با همه گل هایش
جای خود
به شعله های طلایی(golden) خزان،
به برج های دود(smoke)، سپرده است
و هر یک از دو فصل(season) ترانه ای(song) را خواندند
اما چیزی هست که همیشه زرین است:
همیشه می درخشد(shine)
خواه گل های(flower) زیبای تابستان باشد
خواه شعله های طلایی پاییز
ترجمه مهزیار کاظمی موحد