انجام هر کار، می تواند برنامه ریزی خاص خودش را داشته باشد. با این حال هر گونه تلاش برای رخ دادن یک توهم در واقعیت، حتی با برنامه ریزی های شبیه به واقعی می تواند کار را دشوار سازد. بنیاد این گونه طرح ها در ذهن کسانی شکل می گیرد که توانایی ها و قابلیت های افرادی را که در اطراف آنها می باشند، جدی نمی گیرند و سعی می کنند با یک طرح که بیشتر به وهم آلوده است، هر چه سریعتر به اهداف خود که دستیابی به منزلت و موقعیت اجتماعی بهتر می باشد، دست پیدا کنند. یافتن موقعیتی بدون آنکه ایده اولیه افراد منطبق بر واقعیت باشد، می تواند برای اطرافیان آن فرد نیز مشکلاتی را به همراه داشته باشد. هدفمندی هر برنامه ابتدا ریشه در واقع بینی دارد. بدین طریق می توان به اندازه کافی یک طرح اولیه حساب کرد. اتفاقی که همیشه نمی افتد و بنابراین فاصله گرفتن از افرادی که توانایی های خود را به طور متوهمانه در سطح بالایی می بینند، نکته ای ضروری می باشد. حتی این امکان وجود دارد تا شکل گیری ایده اولیه، از لحاظ ماهوی، بر مبنای برداشتی متوهمانه از یک اثر ادبی و یا هنری باشد. این مساله هنرمند یا صاحب اثر ادبی را تا حدی از دست یابی به موفقیت که همانا رساندن پیام خود، به مخاطبان می باشد، نا امید می کند. شاید تحقیق بیشتر، راه حلی برای آن گروه از افرادی باشد که سعی می کنند ابتدا ایده ای را متوهمانه در ذهن خود و اطرافیانشان بپرورانند، مساله ای که می تواند پیامدهای خطرناکی مانند اتلاف منابع را به همراه داشته باشد. گاهی دیده می شود که چنین افرادی، از گروه اطراف خود، توقع و انتظار دارند تا همه چیز را به نفع آنها پیش ببرند و تفسیر کنند. کاری که برای همه گران تمام می شود و باعث کدورت می شود. فرد با کنار آمدن با موقعیت خاص خود در بین اطرافیانش، می تواند موقعیتی را برای خودش فراهم کند که حداقلی از منابع را صرفه جویی کند با این حال بعید است وقتی اساس کار یک فرد، در زندگی شخصی اش دوری گزیدن از واقعیت و تکیه بر شناخت متوهمانه است، چنین مساله ویژه ای، برای وی صورت گیرد. هدف از تحقیق علمی این است که فرد از توهم و بزرگ نمایی بعضی از عناصر در طرح خود فاصله بگیرد. فردی که به دنبال اثبات خود می باشد، همیشه در فشار روحی قرار می گیرد تا منزلت خود را به طور مداوم برای افراد دیگر توضیح دهید و سعی نماید تا موقعیت خود را تثبیت کند. برای چنین افرادی نمی توان بسیاری از چیز ها را توضیح داد چون در شناخت تفصیل ها و جزییات دچار مشکل هستند. راه این است که این افراد به سمت روش علمی تحقیق فراخوانده شوند. آنها باید از یک نقطه به بعد، طرح های خود را بر مبنای اصول علمی، طراحی کنند و کمتر به سراغ ایده هایی بروند که دور از واقعیت است. با این حال با چنین توضیحاتی باز هم دیده می شود که بعضی تابع نرود میخ آهنین در سنگ هستند و همواره تلاش می کنند تا با نوعی لجبازی طولانی! کارها را گره بزنند.