حساس سازی، فراتر از مفهوم خروج انجماد است. اولا فی نفسه یک عامل تغییر مداوم درون سازمانی در سازمان مطرح است که از طریق تلاش های ا ز هم گسیخته مشاوران خارجی به دست نمی آید. ثانیا حتی در مواقع بحرانی بدون این که منفعت خاصی مد نظر داشته باشد به ادامه فعالیت می پردازد. ثالثا حتی در مواقع بحرانی بدون این که منفعت خاصی مد نظر بادش به ادامه فعالیت می پردازد. حساس سازی نه تنها بستگی به متغیرهای کلیدی دارد بلکه به فرضیاتی که اساس فرضیاتی که اساس فرایند شناخت متغیرهای کلیدی هستند وابسته است. بالاخره حساس سازی، میزان وسعت کارکرد ارزش های فردی می باشد که فرهنگ شرکت را تشکیل می دهد و دقیقا همان گونه که توافق جمعی نیاز به نوعی خاصی از تغییر را ایجاب می کند، متضمن درونی ساختن باورهاست.