معنای زندگی از دیدگاه تری ایگلتون
بد نیست نگاه کوتاهی به پرسشی بیندازیم که خیره کننده تر از “معنای زندگی ” است. شاید بنیادی ترین پرسشی که می توان طرح کرد این باشد که “چرا به جای آن که چیزی وجود نداشته باشد، چیزی وجود دارد؟ ” چرا چیزی وجود دارد که می توانیم از معنای آن سوال کنیم؟ در وهله ی اول، فیلسوفان درباره واقعی یا جعلی بون این پرسش به دو دسته تقسیم می شوند، حال آن که برای عالمان الهیات غالبا این طور نیست. برای اغلب عالمان کلام، “خداوند” پاسخی به این جستار است. خداوند “آفریننده کائنات” نامیده می شود. نه، به این دلیل که سازنده ای بزرگ است. بلکه چون دلیلی است بر اینکه ، به جای هیچ چیز، اصولا چیزی وجود دارد. به گفته ی آن ها خداوند زمینه هستی است. حتی اگر چیزی از ازل بوده باشد. باز هم او دلیلی است بر این که چیزی وجود دارد.(۱۳۸۸، ص ۱۳)
ایگلتون، تری. (۱۳۸۸). معنای زندگی. ترجمه عباس مخبر. نشر آگه