منظور دکارت از فلسفه
غرض اصلی دکارت، به وضوح، تحصیل حقیقت فلسفی با استفاده از عقل محض بود. ” من شائق بودم خود را یکسره وقف جست و جو حقیقت کنم.” آنچه وی در صدد یافتن آن بود کشف کثرات حقایق ناپیوسته نبود، بلکه مراد او بسط سلسله ای از قضایای حقیقی بود که در آن هیچ چیزی که بالذات بدیهی و غیر قابل شک نبود، از پیش، فرض نمی شد. در آن صورت، ارتباط جامعی میان همه اجزاء سلسله وجود می یافت و همه کاخ علم بر قواعدی مطمئن استوار می گشت و بدین گونه در برابر تاثیر مخرب و فرساینده شکاکیت ، نفوذ ناپذیر می شد.
کاپلستون، فردریک.(۱۳۸۵). تاریخ فلسفه، جلد چهارم، از دکارت تا لایبنیتس. ترجمه غلامرضا اعوانی. انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش. ص ۸۸