در یک صحرای دور
پای یک چاه تنها
تکه های آهنگین مویه ای دیرین
روی زمین ریخته
التهاب هر تکه
هر دل آهنین را نرم می کند
می گوید و حکایت می کند
که گویا امشب دور از ما کهکشانی می میرد
چه در آسمان باشد
چه در گوشه ای از یک شهر
مهزیار کاظمی موحد
در یک صحرای دور
پای یک چاه تنها
تکه های آهنگین مویه ای دیرین
روی زمین ریخته
التهاب هر تکه
هر دل آهنین را نرم می کند
می گوید و حکایت می کند
که گویا امشب دور از ما کهکشانی می میرد
چه در آسمان باشد
چه در گوشه ای از یک شهر
مهزیار کاظمی موحد