زیاد بن معاویه بن ضیاب، ابو امامه یا ابوعقرب، از قبیله مران(ذبیان/غطفان) معروف به نابغه بنی ذبیان، در ربع دوم قمری 6 میلادی زاده شده است(بر اساس رویدادهای تاریخی که در اشعار او ذکر شده). لغویان عرب کوشیده اند معنی لقب او یعنی نابغه را از شخصیت (و یک بیت) او استنباط کنند؛ ولی این نام احتمالا لقبی شخصی نبوده است، زیرا دست هشت شاعر جاهلی همین لقب را داشته اند؛ پس احتمالا باید بلاشر چنین پنداشت که نابغه ف مشتق از ریشه نبغ یا نبغ به معنی “فوران کردن، سرازیر شدن”. عنوانی که برای شاعر برجسته ی قبیله بوده است. شخصیت برجسته ی نابغه هم از اطلاعات اندکی که از زندگانی او در دست داریم نمایان است و هم از رای شعرا و لغویان دوره های بعد درباره ی او. نابغه در مقام شاعر “سیاسی” قبیله، درباره “اجازه ی مهاجرت قبلیه عبس(پیش از ۵۸۰ میلادی) هشدار می داد و ” در پایان دهه آخر قرن بر آن پافشاری می کرد که ذبیان اتحاد خود را با اسد حفظ کند.” از این گذشته، به روایت ابن قتیبه ، او از زمان منذر سوم به بارگاه لخمیان حیره پیوسته بود. او منذر سوم، منذر چهارم و خصوصا نعمان سوم را مدح گفته و گویند در نزد نعمان مقامی والا داشته است. بعد ها به خدمت غسانیان درآمد و این اندکی پس از آن بود که در اشعاری خطاب به آنان رهایی اسیران قبایل نجد را که در نبرد های حلیمه و عین اباغ به اسارت ایشان درآمده بودند خواستار شده بود. او به تمجید عمرو بن حارث پرداخت. ولی بار دیگر مورد لطف نعمان چهارم قرار گرفت و ظاهرا در دود ۶۰۲ میلادی یا پس از آن، پس از مرثیه سرایی در سوگ نعمان، خود نیز درگذشته است.
سرگین، فواد.(۱۳۸۰) تاریخ نگارش های عربی. جلد دوم. شعر. خانه کتاب. ص ۱۹۵