نظریه اجتماعی، آن گونه که در سراسر دو سده ی(century) گذشته(before) پرورده شده، بیش از هر چیز دیگر خود را با سه بعد اصلی(basic) قدرت(power) اجتماعی مشغول داشته است: مناسبات اقتصادی که به بیشترین پیشرفت(progress) خود در نظام مبتنی بر بازار(market) مشهور به سرمایه داری(capitalism) رسیده ایست. ایدئولوژی هایی که از رهگذر آن ها بشکل های قدرت ویژه توجیه و جایگاه متابعان آن ها در جهان معین می شود. و الگوهای گوناگون سلطه سیاسی. نظریه پردازان اجتماعی برجسته –مارکس، دورکم و به ویژه وبر- دل مشغعول آن بوده اند که رابطه ی دو سویه(two-way) این سه گونه قدرت اجتماعی را، به ویژه در تکوین جهان مدرن دریابند. چنین دریافتی برای هر کس که در پی فهم یا بهبود جهان باشد ناگزیر می نماید. نظریه اجتماعی سیر پیشرفت، و گوناگونی ها و کشاکش های نهفته(hidden) در این دریافت را پی می گیرد.
کالینیکوس، آلکس.(۱۳۸۵). ، درآمدی تاریخی در نظریه ی اجتماعی. ترجمه اکبر. معصوم بیگی نشر آگه. ص ۱۵
(عکس: الکس کالینیکوس)