درباره فلسفه افلاطون: نظریه یادآوری
چون روح با کالبد های بسیار پیوند می یابد و پس از جدایی از هر کالبد مدتی در این جهان یا جهانی ورای جهان ما تنها و بی کالبد سیر می کند و می گردد و در اثنای این گردش بسی چیزها می بیند کوتاه سخن “چون روح…جاویدان است و بارها زندگی را از سر می گیرد، در این جهان و آن جهان، بسی چیزها، و حتی می توان گفت همه چیز را می بیند و می شناسد” پس می تواند همه آنچه را بر سر راه خود دیده و شناخته است به یاد بیاورد. ما همه چگونگی یادآوری را می شناسیم: پیش تر به چیزی آشنا شده و پس از چندی فراموشش کرده ایم و یکباره آن را به یاد می آوریم.(سینگر، ۱۳۸۷، ص ۱۲۱-۱۲۲)
سینگر، پیتر.(۱۳۸۷). هگل. ترجمه عزت الله فولادوند. انتشارات طرح نو