نقصان، فراز و نشیب

نقصان، همیشه فرازی است در شعر زندگی. می تواند منجر به پیشروی شود. می تواند به سقوط بکشاند. می تواند ما را همواره به آینده و بهتر شدن و شناخت بیشتر از خود امیدوار سازد. امید است به هر روز بتوانیم عادت کنیم تا بعدا بتوانیم فراز و نشیب را بفهمیم.

جنبه مرکزی پندار هایدگر از احوال (mood) که رادکلیف با مقوله احساسات اگزیستانس خود در می آمیزد، بدین شرح می باشد: “تجربه یک معنای پس زمینه از تعلق به جهان را ضمیمه خود دارد و این پس زمینه در ساختار خود قابل تغییر می باشد. (۲۰۰۸، ص ۵۲) یک گروه از احساسات اگزیستانسیال که رادکلیف به آن ها علاقه مند است ، احساسات شیاهت یا عدم شباهت است. در حالی که گستره ای از روش ها وجود دارد که در آن ها جهان به عنوان به یک کل خود را افشا می کند که ناآشنا و عجیب و غریب می باشد. نکته ای که راتکلیف آرزو دارد تا بر آن اصرار لازم را داشته باشد این است که این انواع تجربه ها، صرفا با فقدانی ساده در انس همیشگی و معمولی ما بنا نهاده نمی شوند. همان طور که او می گوید یک ” احساس متمایز عدم انس می باشد تا صرفا  غیاب احساس انس”(۲۰۰۴: ص ۵۴) این شباهت به  ادعای هایدگر دارد که ما همیشه در یک حالتی از احوال هستیم. حتی تجربه هر روز حتی عدم حال به طور یکسان متوازن ،  هم برای خودش حالی از احوال است و هم برای هایدگر و هم راتکلیف، یک حال یا احساس اگزیستانس می باشد. (هایدگر، / ۱۷۳،۱۹۶۲، ۱۹۲۷ ) این روشی، یا شاید مشترک ترین روش از بودن در جهان است.(فرناندز، ۲۰۱۴)

منبع:

 Fernandez, Anthony Vincent (2014) “Depression as Existential Feeling or De-Situatedness? Distinguishing Structure from Mode in Psychopathology “. Phenomenology and the Cognitive Sciences vol 13 issue 4

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *