کلاغ پاییز

ساده بگیریم

معانی را و مفهوم ها

در ذهن خود دنبال ایده آل نباشیم

خروش موج، همان آب بازی دریا است

آینده، امتداد گذشته است.

چیزی افزون نمی شود

بر دل خونین شمعدانی کنار پنچره

وقتی بهار، بوی پاییز می دهد

وقتی معانی برای بعضی با پولی از ناکجا

شدت می یابند، خوشی می شوند

و ما از همین الان پاییز را می خواهیم

زمانی که به ما وعده صبر می دهد

بهار، خوش نیست

وقتی نابرابری، در چشمان خزان زده طبقه ای

سوزن خود را فرو می کند

و جز ساکتی محض، چیزی عایدی جوانی تو نمی شود

دیگر خروش دریا معنی دیگری دارد؟

جز این که سطرهای شعر را رقم بزند

و معنی ساده اش

با رز پرپر و شمعدانی خونین و کلاغ های بی انتهای پاییز

گره خورده است

اینجا هوا همچنان گرم است و سرد است

اینجا پاییز بهارتر است، چون لااقل غم خود را

در برگ هایش راست می گوید

مهزیار کاظمی موحد

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *