۵ M در بازاریابی، مدلی جذاب است که به روش های مختلف استفاده می شود. این مدل شامل ۵ عنصر داخلی متفاوت برنامه بازاریابی می باشد که باید مورد بررسی قرار گیرند تا برنامه موفق باشد. ۵ عنصر نیاز دارند تا به عنوان موجودی مورد بررسی قرار گیرند. دارایی هایی که سازمان در استراتژی کنونی بازاریابی در نظر می آورد و شامل موارد زیر می شود:
نیروی انسانی(تخصیص) Manpower (Staffing)
، مواد(تولید) Materials (Production)
ماشین آلات(تجهیزات) Machinery (Equipment)
دقایق(زمان) Minutes (Time)
و پول(مالی) Money (Finances)
این مدل خود می تواند در روش های متفاوت استفاده شود.
- ۱٫مدل پنج ام به عنوان یک ابزار ممیزی
پنج ام می تواند به عنوان یک ابزار و بخشی از فرایند برنامه ریزی استراتژیک استفاده شود تا عناصر داخلی را تحلیل کند. منظور آن عناصر داخلی است که استراتژی بازاریابی کنونی را پشتیبانی می کنند. وقتی این عناصر شناسایی شدند آن ها می توانند ارزیابی شوند تا قضاوتی در مورد آنها انجام شود این که آیا از آنها به بهترین وجه استفاده می شود یا نه.
۲٫ شناسایی منابع داخلی مورد نیاز
پنج ام بازاریابی می تواند برای شناسایی منابع داخلی مورد نیاز در جهت پیاده سازی استراتژی بازاریابی مورد هدف استفاده شود. این مساله به رویکرد جانسون و اسکولز(Johnson and Scholes approach,) شباهت دارد وقتی درباره شایستگی ها و منابع مورد نیاز برای بقا و مزیت رقابتی بلند مدت مورد نیاز می باشند.
۳٫ استفاده از پنج ام به عنوان یک برنامه ریز منابع
پنج ام بازاریابی می تواند به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی به عنوان بخش کنترل و سنجش برنامه بازاریابی ساده استفاده شود. همچنین می تواند به عنوان استاندارد بازاریابی مناسب استفاده شود که برای مونیتور کردن و پیاده سازی برنامه استفاده شود (در شباهت با کارت امتیازی متوازن یعنی گستره ای از استاندارد های متفاوت که بازدهی را می سنجند)
حال به جزییات پنج ام می پردازیم
نیروی انسانی(تخصیص)
نیروی انسانی به منابع انسانی اشاره دارد که برای پیاده سازی یک استراتژی کنونی یا تازه بازاریابی استفاده می شود. این برنامه می تواند به دارایی های منابع انسانی خاصی تقسیم شود که می تواند به طور مستقیم به استراتژی خاصی نسبت داده شوند و شامل دارایی های غیر مستقیم هم بشوند. به عنوان مثال، یک دارایی نیروی انسانی می تواند فردی باشد که در یک کمپین ارتباطی به تبلیغ برای ما می پردازد. یک دارایی مستقیم می تواند زمانی باشد که توسط نیروی فروش با استفاده از دستورات همان کمپین، صرف می شود. یک دارایی غیر مستقیم نیروی انسانی، می تواند زمانی باشد که یک تیم بازاریابی روی یک کمپین خاص صرف می کنند و در واقع در عمل محاسبه آن هم دشوار می باشد.
مواد(تولید)
این عنصر به زنجیره تامین ربط دارد که پشتیبان استراتژی های جاری و آینده بازاریابی می باشد. در واقع عنصر مواد(تولید) به گستره ای می پردازد که زنجیره تامین به استراتژی ارزش می افزاید و مواد تولید خاصی را ارزیابی می کند که در تولید یک محصول استفاده می شود و استراتژی بازاریابی را شکل می دهند
ماشین آلات(تجهیزات) دارایی های فیزیکی هستند که برای تحقق استراتژی بازاریابی تخصیص یافته اند . این می تواند گستره ای وسیع را در بر گیرد مانند سیستم های CRM تا تجهیزات تخصیصی مانند سرورها، نرم افزارها و غیره. سوال این است که چگونه به نحوه ای اثر بخش یا و کارا این دارایی ها استفاده می شوند؟
دقایق(زمان)
زمان مهمترین دارایی محسوب می شود و نیازمند بازبینی فرایند برنامه ریزی بازاریابی می باشد. این جاست که این سوال به وجود می آید که آیا فرایندی که در حال اجراست به اندازه ای که باید کارا می باشد. برای مثال، چقدر طول می کشد تا محصول جدید را به بازار بیاورید؟ گونه سازمان به فشارهای رقابتی واکنش نشان می دهد؟
پول(مالی)
آخرین عنصر از پنج ام بازاریابی به بودجه و مسائل مالی بازاریابی ربط دارد. این می تواند شامل ارزیابی ROMI (بازگشت سرمایه بازاریابی) هم چنین به عنوان بازبینی پروژه های کنونی و تحلیل نقطه سر به سر برای استراتژی بازاریابی در آینده و اکنون می باشد.
پنج ام بازاریابی می تواند در دو حوزه خلاصه شوند: قابلیت(capability) ظرفیت(capacity) آیا سازمان قابلیت این را دارد تا به بهبود های مورد نیاز دست یابد؟ آیا سازمان منابع لازم را برای دستیابی به موفقیت دارد؟ و در نهایت، آیا عوامل بالقوه ای وجود دارد که برای موفقیت مانع شوند مانند مسائل مالی یا منابع انسانی؟
پنج ام بازاریابی، ابزاری مفید برای ارزیابی محیط داخلی می باشد، اگر به درستی استفاده شود، می تواند در هدایت یک برنامه موفق بازاریابی به ما کمک کند.