عبدالرحمن به علم فلک و تنجیم عشق می ورزید و به خواندن آن شوق وافر داشت. علامه ریاضیدان ابن فرناس و عبیدالله بن الشمر و عبدالواحد بن اسحق الضبی از استادان او در این فن بودند. عبدالرحمن آنان را به خود نزدیک ساخت و او را با آن دانشمندان قصه ها و نوادر بسیار است. همچنین غنا و موسیقی را دوست می داشت. جمعی از هنرمندان بزرگ در نزد او بودند و همه را مواجب کلان می داد. از جمله ابوالحسن علی بن نافع ملقب به زریاب نابغه غنا و موسیقی از مشرق نزد او رفت. زریاب از شاگردان هنرمند مشهور اسحاق موصلی، مغتی عصر هارون الرشید بود. چون نبوغش آشکار شد و اسحاق در وجود او رقیب بزرگ خود را مشاهده کرد به لطایف الحیل او را از بغداد دور کرد. زریاب عازم مغرب شد و به حکم بن هشام نامه نوشت و از او اجازت خواست که نزد او برود. حکم نیز اجازت داد و او را فراخواند . ولی زریاب تازه به مغرب رسیده بود که خبر درگذشت حکم را شنید. اگر نامه دعوت عبدالرحمن به او نرسیده بود از رفتن به اندلس خودداری می کرد. زریاب به قرطبه (کوردوبا) رفت. عبدالرحمن او را در نهایت اکرام و مهربانی استقبال کرد و صله داد و از خواص خود قرار داد. زریاب مردم اندلس را شیفته و حیران ساز و آواز خود کرد و آوازه اش در سراسر اندلس پیچید. مردم اندلس از او موسیقی آموختند حتی لباس پوشیدن و آرایش و شیوه معیشت او را تقلید می کردند. زریاب در ربیع الاول سال ۲۳۸ هجری قمری/ اوت سال ۸۵۲ میلادی درگذشت. وفات او چند هفته پیش از مرگ عبدالرحمن بود. زریاب و هنر او در تکوین هنر اندلسی در سایه دولت اموی و سپس در سایه دولت ملوک الطوایفی اثری عظیم داشت.
عنان، محمد عبدالله (۱۳۸۰) تاریخ دولت اسلامی در اندلس . ترجمه عبدالمحمد آیتی. نشر کیهان. جلد اول. صص ۳۰۱-۳۰۲
عکس از ویکیپدیا: بنای یادبود زریاب در کوردوبا