نسب نگاری

تألیفات شیعیان در نسب نگاری عمومی

 اکثر قریب به اتفاق تألیفات اولیه نسب نگاران شیعه در قرن های دوم و سوم هجری اختصاص به نسب نگاری عمومی دارد که در آنها به نسب افراد از طریق پدرانشان پرداخته شده است، در این دو سده کتاب های انساب که شیعیان به تألیف آنها همت گماشتند شمار قابل توجهی در فهارس و کتب رجالی می شود، اما اکنون شمار اندکی از آنها در دست است. در این مقاله به اهم تألیفات شیعیان در نسب نگاری عمومی می پردازیم.

۱-   جمهرة النسب تأليف هشام بن محمد کلبی

 این کتاب نوشته ابومنذر هشام بن محمد بن سائب بن بشر بن عمرو بن حارث بن عبد العزی بن امرؤ القيس بن عامر بن نعمان بن عامر بن عبدود بن کنانه بن عذره بن زید اللات بن رفيده بن ثور بن کلب بن وبره است (ابن کلبی، ۶۲۸ بغدادی، ۴۵/۱۴ ). از پیشینه خاندان ابن کلبی آگاهی اندکی در دست است. یکی از اجداد او به نام عبدالعزی بن امرؤ القيس بر حارث بن ماریه غسانی وارد شده و اسبهایی را به عنوان هدیه به او پیش کش کرده است (طبری، ۱/ ۴۴۹؛ ابن کلبی، ۹).

جد دیگرش بشر بن عمرو از شیعیان امام علی (ع) بوده که به همراه فرزندانش سائب، عبيد و عبدالرحمن در جنگهای جمل و صفین به همراه آن حضرت حضور داشته اند (ابن کلبی، ۶۲۸؛ ابن قتیبه، ۵۳۵). نقل است که سائب بن بشر در جنگ صفین به شهادت رسیده است (ابن حزم، ۴۵۹) و به گزارش دیگر همراه مصعب بن زبیر در کوفه کشته شده است (ابن قتیبه، ۵۳۶؛ قس: ابن خلکان، ۳۱۰/۴ ). محمد بن سائب کلبی پدر هشام که از اصحاب امام محمد باقر (ع) و امام جعفر صادق (ع) دانسته شده است (برقی، ۲۰؛ طوسی، ۱۴۵، ۲۸۴)، عالم در نسب بود، کتابی در تفسیر قرآن داشت (ابن قتیبه، ۵۳۶؛ ابن ندیم، ۱۰۸) و در سال ۱۴۶ق در کوفه از دنیا رفت (ابن قتیبه، ۵۳۶؛ ابن خلکان، ۳۱۰/۴ ).

به رغم این وصفها همگان معترفند که هشام در انساب و تاریخ جزيرة العرب پیش از اسلام اهل فن و از بزرگان بوده و دیگران خوشه چین اویند؛ آثار او که بالغ بر ۱۵۰ کتاب است و بیشتر در باره تاریخ است، به این امر گواهی می دهد. ابن خلکان در مورد و و کتاب جمهرة النسب به ستایش پرداخته است: «كان من اعلم الناس بعلم الأنساب و اله کتاب الجمهرة في النسب وهو من محاسن الكتب في هذا الفن و كان من الحفاظ المشهور» (۸۲/۶ ). ابن قتیبه نیز او را اعلم مردم در علم انساب می داند (ابن قتیبه، ۵۳۶). ابن ندیم نیز می نویسد که اسحاق موصلی می گفت: سه نفر را دیدم که هنگام دیدن سه نفر خوار و زبون می شوند؛ هیثم بن عدی هنگام دیدن هشام كلبی و علويه هنگام دیدن مخارق و ابونواس هنگام دیدن ابو العتاهية (ص ۱۰۸. یاقوت حموی که در نقل خبر غریب از ابن کلبی از طعن نسبت به او خودداری می کند (۲/ ۲۳۹، ذیل حرث)، وی را دارای حجتی قوی دانسته و به دفاع از او می پردازد (همو، ۲/ ۱۸۸، ذیل جوف). هشام بن محمد کلبی پس از عمری دراز و نگاشتن کتب بسیار در ۲۰۶ ق (ابن ندیم، ۱۰۸؛ ذهبی، ۱/ ۳۴۳ یا ۲۰۴ق (ذهبی، ۱۰۳/۱۰ ) در گذشت.

شیوه تدوین و محتوای کتاب: مؤلف كتاب را بر اساس طبقات شش گانه نسب عرب شامل: شعب، قبیله، عماره، بطن، فخذو فصيله تقسیم بندی کرده است. وی ابتدا شعوب عرب شامل شعب معد بن عدنان، شعب مضر بن نزار، شعب الياس بن مضر (خندف) و مدر که بن الياس را برشمرده، و سپس به قبایل پرداخته و از قبیله کنانه بن مدرکه آغاز نموده، آنگاه به ترتیب عمارهها و بطون و فخذها و فصيلهها را ذکر نموده است. از عماره ها ابتدا عماره فهر بن مالک را که همان «قریش» دانسته، ذکر نموده و بطون مربوط به آن را برشمرده و در ادامه از فخذها ابتدا فخذ هشام بن عبدمناف و از فصيلهها ابتدا فصيله عبدالله بن عبدالمطلب را ذکر کرده است؛ به این ترتیب وی سعی نموده به نحوی به نسب پیامبر(ص) نقش محوریت داده و با قصد تکریم ایشان آگاهانه سعی نموده تا در صدد ذكر نسب ایشان در ابتدا و در کمترین فاصله از صدر کتاب برآید؛ به این ترتیب روشی را بنا نهاده که تا دیگران نیز از آن پیروی کرده و همیشه نسب پیامبر (ص) را مقدم بدارند. وی پس از ذکر فصيله های فخذ هشام بن عبدمناف، سراغ فخذ بعدی از بطون و عماره قریش رفته و آنگاه پس از اتمام عماره قریش، به سراغ عماره های دیگر قبایل رفته و به این ترتیب یکایک شعوب عرب را برشمرده است.

 

منبع:

نعمتﷲ صفری فروشانی سید محمدرضا عالمی(۱۳۹۰). نقش شیعیان در نسب نگاری عمومی. پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال چهل و چهارم، شماره دوم، ص ۱۰۳-۱۲۱

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *