light
HAIL holy light, ofspring of Heav’n first-born,
Or of th’ Eternal Coeternal beam
May I express thee unblam’d? since God is light,
And never but in unapproached light
Dwelt from Eternitie, dwelt then in thee,
Bright effluence of bright essence increate.
Or hear’st thou rather pure Ethereal stream,
Whose Fountain who shall tell? before the Sun,
Before the Heavens thou wert, and at the voice
شعر نور از میلتون
***
سلام، نور مقدس، آنکه از چشمه اول زاده است از عرش
یا پرتو ابدی لایزال
می توانم ترا تهمت نادیده، بیان کنم؟ چرا که خدا نور است،
و نیست جز نوری که بدان نزدیک نشده اند
ساکن ابدیت، منزل کرده در تو
نفوذ درخشان ذات درخشان خلق می کند
یا تو رود اثیری محض را می شنوی
که چشمه اش را چه کسی تواند مثال کردن؟ در برابر خورشید؛
تو پیش از عرش بودی و در ندای خدا
قشر زمین گسترده شد، جهان برخاسته از آب های تاریک و ژرف
از بی اعتباری رهانیدی و بی نهایتی بی شکل
ترا من دوباره ملاقات می کنم با بال های صخیم تر
از آبگیر اسفل[۱]، گرچه مدتی دراز بازداشته شده بودم
در اقامت گاهِ کدرِ چند صباحی
در حالی که در پرواژ من
{پروازی} به تمامی عیار و سرتاسر
تاریکی میانه زاییده می شود.
With other notes then to th’ Orphean Lyre
I sung of Chaos and Eternal Night,
Taught by the heav’nly Muse to venture down
The dark descent, and up to reascend,
Though hard and rare: thee I revisit safe,
And feel thy sovran vital Lamp; but thou
Revisit’st not these eyes, that rowle in vain
To find thy piercing ray, and find no dawn
با نت های ارفه ای چنگ
من از آشفتگی و شب ابدی می خوانم
آموخته شده توسط الهه شعر عرشی تا پایین روم با جسارت
فرودی تاریک و باز، صعودی به بالا
گرچه دشوار و نادر. ترا امن می یابم
و پادشاهی ترا نظری حیاتی می یابم اما تو
این چشمان را دوباره نمی بینی، که بیهوده سریع می چرخند
تا اشعه نافذ تو را بیانبد و سپیده دمی نمی یابند
[۱] Stygian Pool