کانت: قانون بنیادین عقل عملی محض
چنان عمل کن که دستور اراده ات همیشه بتواند در عین حال به عنان اصل در قانونگذاران کلی، پذیرفته شود.
ملاحظه
هندسه محض دارای اصول موضوعه ای به عنوان قضایای عملی است که در عین حال فقط حاوی این پیش فرض اند که ما می توانیم کاری را انجام دهیم و وقتی به نتیجه ای نیاز باشد، باید آن کار را انجام دهیم و این ها تنها قضایای هندسه محض است که بر یک شی موجود، اطلاق می شوند. بنابراین آنها تحت یک شرط ظنی اراده ، قواعد عملی اند. ولی در اینجا قاعده می گوید: ما باید مطلقا به شیوه ای معین رفتار کنیم. بنابراین این قاعده ی عملی، قاعده ای نامشروط است و در نتیجه به نحو پیشین یک قضیه عملی مطلق تصور شده که اراده بر حسب آن به صورت مطلق و بی واسطه، یعنی به واسطه، یعنی به واسطه ی خود قاعده عملی که بر همین اساس دراینجا یک قانون است به نحو عینی موجب شده است. زیرا عقل محض که در ذات خود عملی است. در این جا به نحو بی واسطه قانون گذار است، اراده، مستقل از شرایط تجربی و بنابراین به عنوان اراده محض، که بر حسب صورت محض قانون موجب شده است، لحاظ می شود، و این مبنای ایجاب، شرط برتر همه دستور ها دانسته می شود. این موضوع نسبتا غریبی است و در هیچ یک از بخش های دیگر شناخت عملی ما، مشابهی برای آن نیست و زیرا تصور پیشین نوعی قانون گذاری کلی ممکن که بنابراین صرفا ظنی است بدون اقتباس چیزی از تجربه یا از اراده ای بیرونی، به صورتی بی قید و شرط، به عنوان قانون امر شده است. اما این قانون دستوری نیست که حکم به انجام دادن عملی بکند که از طریق آن بتوان به یک نتیجه مورد تمایل دست یافت. (زیرا در این صورت به شرایط فیزیکی وابسته خواهد بود.)، بلکه قاعده ای است که اراده را به صورت پیشین فقط به حیث صورت دستورهایش موجب می سازد، بنابراین لا اقل محال نیست که قانونی را تصور کنیم که فقط در مورد صورت ذهنی اصول اطلاق می شود و در عین حال از طریق صورت عینی قانون به طور عموم، مبدا ایجاب کننده اراده قرار می گیرد. می توان آگاهی به این قانون بنیادین را ، یافته ی عقل خواند زیرا نمی توان ان را از داده های قبلی عقل، مثلا از آگاهی به اختیار (زیرا این آگاهی سابق بر آن به ما داده نشده است) استنتاج کرد، بلکه آگاهی به این قانون خود را به عنوان ئیک قضیه ی ترکیبی پیشین که بر هیچ شهودی، خواه شهود محض و خواه شهود تجربی، مبتنی نیست بر ما تحمیل می کند. در حقیقت اگر آزادی اراده از قبل مفروض گرفته می شد، این قضیه، قضیه ای تحلیلی می بود، ولی برای آن که اختیار به عنوان یک مفهوم ایجابی مفروض گرفته شود، به شهودی عقلی که یقینا در این جا نمی توان آن را مسلم دانست، نیاز است. اما وقتی این قانون را قانونی داده شد تلقی می کنیم برای آن که دچار سوء فهم نشویم، باید توجه داشته باشیم که این قانون نه یک یافته تجربی ، بلکه یافت ی منحصر عقل محض است که به موجب آن، عقل محض خویش را بسان چیزی اصالتا قانون گذار ، ابراز می کند.
منبع:
کانت، ایمانوئل.(۱۳۸۵). نقد عقل عملی. ترجمه ان شاء الله رحمتی. انتشارات نورالثقلین. صص۵۳-۵۵