“نشدن ها” فروردین ۱۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دوش گرفته بود و جلو می رفت. ورق پاره های اندرزهای کهنه اش. بی آینده. بی فکر در مورد گذشته. بی فکر دقیق. ادامه مطلب
رنگ ظلمت فروردین ۱۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی بی خیال نشسته بود و فکر می کرد به همه ماجراهایی زندگی اش و بی نتیجه جلو می رفت. در ذهنش همهمه بود ادامه مطلب
روشنی فروردین می درخشد فروردین ۱, ۱۴۰۳فروردین ۱, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی روز بالا می آید، صبح می رود و ظهر می درخشد، آینده برای آن کس که می داند، جوری دیگر می درخشد آگاهی ادامه مطلب
دوری از وسعت دانش اسفند ۲۲, ۱۴۰۲فروردین ۱, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دور از شناخت و دور از عاطفه، نباید افراد را رها کرد. بلکه باید به دنبال چاره ای بود که بتوان آنها را ادامه مطلب
نظریات متضاد در ذهن اسفند ۱۲, ۱۴۰۲مهزیار کاظمی از درون هر آنچه فکر می کنیم، می توان هر چیزی را بیرون کشید. ساعاتی را که به طور معمول فکر می کنیم، ادامه مطلب