دوری از طمعکار فروردین ۲۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی گاهی اوقات فقط نوعی ایمان است که ما را جلو می برد. ایمان به این که همین که روز شب می شود و ادامه مطلب
نشیمن غمناک فروردین ۲۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دیرگاهی است، بیرون این پنجره، خیابان های اطراف، نوعی نشیمن غمناک هستی اند. نوعی آگاهی غمناک روز را فرا می گیرد. وقنی قرار ادامه مطلب
“نشدن ها” فروردین ۱۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دوش گرفته بود و جلو می رفت. ورق پاره های اندرزهای کهنه اش. بی آینده. بی فکر در مورد گذشته. بی فکر دقیق. ادامه مطلب
رنگ ظلمت فروردین ۱۳, ۱۴۰۳فروردین ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی بی خیال نشسته بود و فکر می کرد به همه ماجراهایی زندگی اش و بی نتیجه جلو می رفت. در ذهنش همهمه بود ادامه مطلب
روشنی فروردین می درخشد فروردین ۱, ۱۴۰۳فروردین ۱, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی روز بالا می آید، صبح می رود و ظهر می درخشد، آینده برای آن کس که می داند، جوری دیگر می درخشد آگاهی ادامه مطلب