تاریخ اندلس: وصیت منصور بن ابی عامر

وصیت منصور بن ابی عامر

در وصیت منصور به پسر و غلامانش همه برنامه کار او ترسیم شده به خصوص به چیزهایی که از آنها بیم داشته اشارت کرده است. از جمله بر می آید که هیچ گاه از بنی امیه آسوده نبوده است و همواره تا دم مرگ منتظر آن بوده که از ایشان شری بزاید. حتی پس از مرگ نیز دولت فرزندان خود را از سوی آنان در تهدید می دیده است. البته نظر او در این باب صائب بوده است و این یکی از نشانه های دور اندیشی اوست (عنان، ۱۳۸۰، ص ۵۷۸)

عناصر جامعه مسیحی اسپانیا

 سازمان جامعه اسپانیای مسیحی پس از فتح اسلامی به همان صورتی که در ایام گوت  ها بود باقی ماند. در این جامعه دو عنصر اصلی وجود داشت: آزادی و بردگان. آزادان در احوالات شخصیه آزاد بودند و می توانستند  در هر مکانی که می خواهند  زندگی کنند. اینان خود به دو دسته تقسیم می شدند: اشراف و عوام.

طبقه اشراف در درجه اول عبارت از حکام و خواص پادشاه بودند و وجودشان با وجود پادشاه وابستگی خاص داشت. او بود که به آنان القاب و اراضی و وظیفه ارزانی می داشت…اشراف از پرداخت هر گونه مالیاتی معاف بودند، و حال آن که در زمان گوت ها از چنین معافیتی برخوردار نبودند. اشراف فقط موظف بودند که چون جنگی پیش می آمد با اتباع خود و با هزینه پادشاه به صفوف لشکر بپویندند. (عنان، ۱۳۸۰، ص ۵۹۵)

 

پدید آمدن مملکت ناوار

ناوار مستقل در أواخر قرن نهم میلادی پدید آمد به گونه ای که سانچو گارسیای اول پس از عزلت گزیدن فرنون در سال ۹۰۵ به پادشاهی نشست. سانچو کشور خود را گسترش داد و توانست حدود آن را از سوی جنوب تا ناجره وسعت بخشد و با مسلمانان در ایام امیر عبدالله و در اوایل عهد عبدالرحمن الناصر چمئ با ربه جنگ پردازد. عبدالرحمن  الناصر  در سال ۹۲۰ میلادی  و سپس در تابستان سال ۹۲۴ لشکر به ناوار برد و پایتخت آن بنبلوبه را تصرف کرد و ویران نمود و قوای ناوار را در هم کوبید و به هر گونه مقاومت  و تجاوز از جانب آن پایان بخشید. (عنان، ۱۳۸۰، ص ۵۹۳)

پدید آمدن مملکت لیون

اشراف بر سانچو شوریدند و او را از تخت فروکشیدند. دلیلشان آن بود که در جنگ از برابر مسلمانان واپس نشسته است و گفتند که به سبب ستبری اندامش نه می تواند بر اسب بنشیند و نه فرماندهی لشکر را بر عهده گیرد. سانچو به نزد جده اش تیودا ملکه ناوار به بنبلونه گریخت و اشراف در لیون و قشتاله پادشاه جدیدی برگزیدند.

پدید آمدن مملکت کاستیلا(قشتاله)

قشتاله(کاستیلا) رهبر جنبش آزاد سازی خود را در شخص کنت فرنان گونئالت (در روایات اسلامی  فران عنصالس) یافت ، مردی که زندگی اش موضوع  شعر حماسی  و داستان های اسپانیایی در قرون وسطی گردید. کنت یاران  و قوای خود گرداوری و به رامیروی دوم پسر اردونیو پادشه لیون اعلان جنگ داد. رامیرو در این هنگام در اوج قدرت خود بود و تازه در نبرد خندق بر مسلمانان پیروز شده بود.

یک مورخ اسپانیایی می گوید : اسلام در اسپانیا در ایام ابن ابی عامر به اوج قدرت خود رسید. مسیحیان شمال حالت دفاعی به خود گرفتند و همواره چون محنت زدگان گویی زنده اند تا برای دولت اموی جزیه بفرستند و اسلحه تهیه کنند یا اسیر فراهم سازند. (عنان، ۱۳۸۰، ص ۵۸۱)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *