عمر، آگاهی، عبرت

باد را می شناسد. آن که آگاهی دارد به نشان صبر. در دیدگاه خود غوطه می خورد و جلو می رفت در کوچه…شاید صبری شاید نکته ای…شاید شناختی…روز به انتها رسیده بود ولی دانش او نسبت به شناخت جهان و اطرافیانش فزونی می یافت وقتی می فهمید زمان لحظه ها را به او اهدا کرده تا بهتر خودش را بشناسد. برود به جلو … برود به گوشه های ناننناخته شناخت… برود پای صنوبر های دور….در دشت ها…قدری آیت بشناسد از تجربیات زندگی …مهم شود لحظه ها برای خودش  و شناخت جریان زندگی را جدی تر بگیرد. شاید فکری شاید پرنده ای در دشتی نزدیک او را به شناخت بیشتر و دوری از فسرده حالی فرا می خواند. عمر می رود. ما هم همراه زمان می رویم؟ می شناسیم تپش زندگی را؟ می خوابیم. وقتی پرنده ای در دور دست دنبال لجظه ای سرور و تنهایی است چه می شود ما هم با او همراه شویم. خیابان می تپد. سر شب زده بود بیرون تا بشناسد نگاه های غریبه ها. در روزگار سرد اطراف ما شاید قناعت هم بد چیزی نباشد! همین را از هم دیگر قبول کنیم. همدیگر را درک کنیم.

رساله صلح پایدار یک طرح فلسفی  در برگیرنده اندیشه های ایمانویل کانت (۱۸۰۴-۱۷۲۴) درباره بنادی ترین جنبه های جنگ و صلح میان ملت ها و پیش زمینه ها  و شرایط و موانع بر سر راه صلح در نظام بین الملل است. کانت در روزگار خود در قاره اروپا شاهد جنگ های گوناگون بود که در مواردی  در چارچوب اتحاد میان چند کشور علیه دولت یا دولت هایی شکل می رگفت. یکی از کانون های اصلی  این کشاکش ها فراسنه بود که در آن زمان انقلابی بزرگ پدید آورده و فضای سیاسی و امینتی اروپا تاثیرات بنیادین نهاده بود.

کشور پروس که کانت شهروند ان در کونیگسبرگ واقع در پروس شرقی بود در ان زمان  رهبر ی جنگ علیه حکومت انقلابی فرانسه را عهده دار شده بد هنگامی که فرنانروایان جنگی پروس در واپسین سال های سال ۱۷۹۴ دریافتند که شکست فرانسه کاری بس دشوار است. پاشداه پروس در اغاز سال ۱۷۹۵ “پیان بال” را با فرانسه  امضا کرد  رساله صلح پایدار کانت درست در همین سال در کونیگسبرگ انتشار یافت.(محمودی، ۱۳۸۵)

بدانیم در مورد همدیگر! کوتاه بیاییم! گپ بزنیم شاد تر باشیم چیزی نخواهیم گاهی اوقات بیان بیش از حد عواطف و سرور بیش از حد از هم زیاده خواهی است! باید خود را در گیر روزمره مردم کنیم تا راحت تر آنها را درک کنیم. دلمان برای گوشه دور و پر سرور پرنده ها نگیرد، نخواهیم که فقط باشیم. بهتر باشیم با بقیه درک کنیم که شاید فقط همین قدر می توانند بیان احساسات داشته باشند. هر چیزی روزگاری دارد. غر نزنیم. بیشتر آشتی کنیم . کمتر قهر کنیم.

وجود فرصت انتخاب پيش شرط تحقق آزادی است. بنابراين تحقق نيافتن فعل مدارا مانع جريان يافتن آزادی می شود و برعکس، تحقق آن يا به عبارت ديگر،انجام عمل مدارا بستر لازم جهت جريان يافتن آزادی را پديد میآورد. از همين رو گفته شده است که مدارا يک عنصر ضروری برای جوامع آزاد شناخته می شود، خاصه جوامعی که دارای تنوع دينی، اخلاقی يا فرهنگی هستند(پرده چی، ۱۳۹۷)

شابد بعضی لحظه های پایان چندان هم دور نباشند. نباید غصه بخوریم. جمع بندی کنیم و بر مبنای امکانات و ساختار موجود کار کنیم. قناعت کنیم به همین پیروزی های مقطعی  و شناخت را جدی تر بگیریم. همین را جدی بگیریم.

کانت دموکراسی را لزوما شکلی استبدادی از حکومت می داند در حالی که هر دو شکل دیگر حکومت اشراف یا پادشاهی را برای تحقق جمهوری ممکن می داند. مانت می گوید دموکراسی  “به معنای درست کلمه” لزوما استبدادی  است زیرا قوه اجرایی  را تاسیس می کند که می تواند علیه هر ردی که مخالفش باشد حکم صادر کند به این ترتیب ان چه “همه مردم” خوانده می شود و در جمعیت چیزی  نیست جز “اکثریت”  می تواند به معیاره همه چیز تبدیل شود چنین اراده  عمومی ای در تضاد با خودش  و در تضاد با اصل آزادی است البته امکان تاسیس دموکراسی بر مبنای قانون اساسی جمهوری ار بررسی نمی کند بلک پس از طرح شکل دموکراتیک حکومت به سراغ معایبی می رود که در این شکل می بیند و با استناد به آن معیاب آن را استبدادی می شمارد. (معظمی، ۱۳۸۸)

 

می شود همدیگر را فهمید. همدیگر را جدی تر گرفت اگر بدانیم که دیگران چگونه تحت فشار ساختار هستند و نمی توانند. همین. نمی توانند چون وسعشان نیست. راحت تر سر از آگاهی و خنکای اندیشه در سر شب سر در می آوریم. شکر می گوییم که در روابط با دیگران جلو رفته ایم. سخت نمی گیریم. طفل اندیشه را مراقبت می کنیم تا قد بکشد. عمر با آگاهی و عبرت می چسبد. آسانتر سخن بگوییم . همین حرف های عادی… همین رورمزه هم بد نیست. همین نشستن کنار هم جویا شدن از احوال هم کافی است. سخت نگیریم. گاهی اوقات خب نمی شود. چه می شود کرد. قناعت کنیم. نکند برای همین هم بمیریم!! چه می شود حسرت را باید دو ر کرد و فرصت ارتباط را باید جدی گرفت. صبور باشیم. شناخت استرس های طرف مقابل می تواند ما را یاری دهد تا در دل مردم جا باز کنیم. بشناسیم سختی ها و منابع استرس دیگران را. بفهمیم که می شود همدیگر را جدی گرفت.  

در تفسیر کتاب “نقد خرد ناب” نخستین مساله ای که مطرح می شود این است که “سوالاتی که کتاب در پی پاسخ گویی به آنهاست کدامند؟ “کانت در دیباچه ویرایش نخست می نویسد: “در این تحقیق من مقصود خود را تکمیل کرده ام و به جرات ادعا می کنم که هیچ مساه ما بعد طبیعی که حل نشده باشد و یا لاقال کلیدی برای حل آن فراهم نشده باشد وجود ندارد.

اگرچه این بیان نشانگرغرور و نه توفیق اولی “نقد اوست با این حال کانت در واقع از روی علایق و انگیزه های ویژه ای برا ابتکار برانگیخته می شد هر گاه ما به سابقه تاریخی  استدلال کانت مراجعه کنیم. می توانیم از بحث های فلسفی که بر او  تاثیر گذاشته اند، بعضی از موضوعات مهم مورد مناقشه را مشخص نماییم مهم ترین مووضعی که ما در این بررسی می یابیم مساله معرفت عینی سات به شکلی که به وسیله دکارت  مطرح شده بود  در این باین که من خود آگاهی بیشتری می توانم داشته باشم معرفت یبشتر ماهیتی یقینی دارد مخصوصا طبق نظر دکارت این که من شک می کنم که وجود دارم بی معنی است . در این جاش ک فقط ان چه را که بدان شک شده ثابت می کند من شک می کنم پس هستم. لا اقل در این مورد من معرفت عینی دارم این درباره ادراک شخص (از جهان خارج) جهان شامل هر چه باشد شامل موجود متفکری که من هستم نیز می باشد.(ترابی، ۱۳۷۶)

منبع:

پرده چی، سید حسین.(۱۳۹۷) اسپینوزا، لاک و استدلال در دفاع از مدارا و آزادی. دو فصلنامه علمی پژوهشی و شناخت. سال پنجم. بهار و تابستان ۱۳۹۷، شماره پیاپی ۹ صص ۸۲-۶۱

ترابی، محمد علی(۱۳۷۶) نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی. دانشگاه با هنر کرمان. دوره جدید شماره اول. بهار ۱۳۷۶٫صص ۲۵-۱۲

محمودی، سید علی.(۱۳۸۵) صلح پایدار کانت و بازتاب آن در جهان امروز پژوهش حقوق و سیاست شماره ۲۰٫٫ صص ۱۶۱-۱۳۵

معظمی، علی(۱۳۸۸) صلح پایدار و عاملیت سیاسی. نزد کانت. فصلنامه تأملات فلسفي ، سال اول، شماره سوم، پاييز ۱۳۸۸٫ صص ۱۵۸-۱۳۱

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *