ماجراجو-بازرگان

اصطلاح کارآفرینی entrepreneur در زبان فرانسه، اگر به طور ادبی ترجمه شود به میانه رفتن[۱] ترجمه می شود و از قرن ۱۲ میلادی این واژه استفاده می شود.  نمونه ای اولیه از یک کارآفرین که به میانه کارها رفته بود، مارکوپولو[۲] می باشد که تلاش می کرد تا راه های تجاری به شرق دور را راه اندازی کند. والا داستان از این قرار است که مارکوپولو به عنوان کسی که به میانه کار می رود قرارداد مشترکی را با یک فراهم آورنده سرمایه (کاپیتالیست) می بندد تا وامی را فراهم کند و به عنوان یک ماجراجو- بازرگان[۳] با نرخ سود بالا برای این شخص کاپتالیست کار کند.

در قرون وسطی، ماجراجو که یک تحمل کننده ریسک بود، در واقع بازرگانی بود که باید ریسک های احساسی و فیزیکی را در این راه تحمل می نمود و حتما هم به مسائل فروش کالای خودش، آگاهی لازم را می داشت. وقتی که این ماجراجو-بازرگان به طور کامل کالاهای مورد نظر را فروخت، آن وقت سودآوری بین کاپیتالیست و او تقسیم می شد، به گونه ای که کاپیتالیست ۷۰ تا ۷۵ درصد سود را برای خود بر می داشت، در حالی که ماجراجو- بازرگان فقط ۲۵-۳۰ درصد را برای خود برای خودش بر می داشت. البته در روزگار قرون وسطی، سیستم فئودال بر اروپا تسلط کامل داشت و البته این باعث می شد تا مانعی برای توسعه و کارآفرینی باشد. 

[۱] go-between

[۲] Marco Polo

[۳] merchant–adventurer

منبع:

www.studocu.com

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *