یادداشت(۸)

مهزیار کاظمی موحد

یادداشت نویسی و بیان تجربه

روش بیان پیش بینی

اتللو -یاگو، اگر همین قدر حدس بزنی که بر دوستت ستمی روا می دارند و بازگوش او را بر اندیشه های خود بیگانه بشماری، توطئه ای است که بر ضد دوست خود چیده ای .

یاگو-منا می کنم از شما.. آخر، احتمال دارد که در پیش بینی خود بر خطا باشم. آری، اقرار می کنم که این عیب در سرشت من است که همه  جا بدی و ناپاکی می بینم، و چه بسا که غیرت آنجا که خطایی نبود به چشمم خطا نموده است. پس مبادا خرد شما بر کسی  که قضاوتی چنین ناقص دارد اعتنا کند و از پراکنده گویی  ها و ملاحظات نادرستش دردسری برایتان فراهم آورد.  نه برای آسایش خاطر و برا ی خیر و صلاح شما، و نه هم چنین به خاطر مردمی و شرف و عقل خود من نباید بگذارم که اندیشه های مرا دریابید.

اتللو- منظورت چیست؟

یاگو- برای مرد و زن ، سرور عزیزم ، نام نیک، گوهر  بی همتای روح است کسی که کیسه ام  را از من بدزد، پر کاهی دزدیده است. ای… چیزی هست و باز هیچ نیست. از آن من بود  و اینک از آن اوست. هم چنان که  پیش از این هم از آن هزاران کس دیگر بود.  ولی آن کس که نام نیک مرا به غارت می برد، مرا از چیزی محروم می کند که خود او را غنی نمی گرداند و به راستی مرا بینوا به جا می گذارد.

اتللو-  به خدا سوگند ، باید اندیشه ات پی ببرم.

یاگو-  اگر هم قلب من به دست شما باشد، نمی توانید به اندیشه ام(thought) پی ببرید، تا چه رسد به آن که قلبم به اختیار خود من باشد.

اتللو-  هاه؟

یاگو-  اوه! سرور من. از حسد(envy) بپرهیزید . حسد آن دیو سبز چشمی است که طعمه اش را با خنده های(laugh) استهزاء می درد. آن مرد زن باخته ای  که به یقین می داند چه بر سرش رفته است، مهر همسر خطا کار  را از دل  بر می کند و زندگی به خوشی می گذرد، ولی آه!  چه دقایق دوزخی  بر آن کس می گذرد که دیوانه عشق  است و شک در دلش لانه کرده . ظنین است و باز به شدت دوست می دارد.

شکسپیر، ویلیام.(۱۳۸۷). اتللو. نشر دات. صص۸۳-۸۴

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *