آن لحظه

آن لحظه …جست و جوی آن لحظه دشوار است. کدام لحظه تو را بهتر می توان در این جهان دید؟ در را پشت سر خود می بندد و می نشیند در اتاق بهاری، به اندیشه در این باره که چگونه می تواند عمیقا تو را در خطوط متون مربوط به تو ببنید. گرچه تو را همه جا می توان دید. با این حال با فکر های مزاحم باید چه می کرد؟

آن لحظه …جست و جوی آن دشوار است…آری جست و جوی آن لحظه دشوار است. بیرون و دور از این هیاهو که ما را احاطه کرده است. تو را جست و جو می کرد.

تاریخ هستی هایدگر از این نظر با تاریخ روح هگل فرق دارد که  نه تنها هستی نوعی هستنده نیست، بلکه قرب و بعد و نحوه ظهور  آن نیز طبق قانون عقلی نیست، بلکه بر حسب نوعی Geschick است. این کلمه، که معنای متداول آن تقدیر و سرنوشت است، زبان هایدگر به معنای احاله و ارسال است. آن گونه  که هستی در هر زمان به سوی ما احاله می شود، تقدیر  نحوه رویکرد ما را به هستی نیز رقم می زند. به عنوان مثال، هایدگر در نامه ای به نام اومانیسم، می نویسد که افتراق  میان essential(ماهیت)  و existential (وجود)  در قرون وسطی  امری است که حوالت هستی بر حسب احاله مقدر تاریخی خود به ما رسانده است . تقدیر تاریخی وقتی به محدوده امکانات فردی دازاین  مربوط می شود، Schicksal نامیده می شود. (جمادی، ۱۳۸۹، ص ۲۷۹)

منبع:

جمادی، سیاوش(۱۳۸۵). زمینه و زمانه پدیدارشناسی. انتشارات ققنوس.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *