جویس درباره مجموعه داستان خودش یعنی دوبلینی ها می گوید:
“قصد من این بود که فصلی از تاریخ معنوی کشورم را بنویسم و “دوبلین” را به عنوان صحنه آن انتخاب کردم . چون شهر دوبلین به نظرم مرکز از کارافتادگی آن بود.”
در واقع می توان گفت ؛ دوبلینی ها درباره فلج و از کارافتادگی مردمان دوبلین است. ضعفی معنوی و فراگیر که در داستان های مجموعه دوبلینی ها نشان داده شده است. جویس با این طرز نوشتن نخواسته است هیچ تجربه ای را به خواننده اش تحمیل کند، بلکه تنها خواسته تجاربی به تصویر بکشد.(حسین زاده، ۱۳۷۵).
دوبلینی ها اثر معروف جیمز جویس از سنت ناتورالیست فلوبر، بالزاک یا زولا تبعیت می کند. مجموعه ای داستان ها است که همچون آیینه واقعیت در انباشت غیر عادی جزییات می باشد که توصیفاتی را در بر می گیرد که روال ناتورالیستی دارد. هر کدام از جزییات هم با ابعاد نمادین نمایش داده می شوند. اقتصاد سبک[۱](صرفه جویی سبک) یکی از مهم ترین جنبه های کاری می باشد که با زبانی که کاملا متمرکز و محدود نوشته شده است. (که مقصودش بازتاب رخوت زندگی ایرلندی از طریق حداقل کنش ها است)، استفاده گسترده از دیالوگ و تعداد قابل توجهی جملات ناتمام، در تلاش برا ی نشان دادن انفعال و بی تحرکی دوبلینی ها دیده می شود. شگفت انگیز نیست که جویس این مشکل را برای تقریبا ۹ سال داشت تا ناشری برای کارش بیابد. اثری که بازتاب دهنده تاریخ اخلاقی کشورش می باشد، در ضمن دو ویراستار هم کتاب او را غیر اخلاقی و توهین آمیز می دانستند.
جویس که ارزش ترسیم واقعی خودش از دوبلینی ها را می دانست و می دانست باید به هر قیمتی که شده آن را چاپ کند به یکی از ویراستارها که کارش را می خواند، یعنی گرنت ریچاردز[۲] هشدار داد که دارد یک تمدن را به عقب می اندازد اگر نخواهد که مردم ایرلند از عینک جویس به خودشان نگاه کنند، جویس دیگر خود را یکی از نویسندگان نسل خود می دانست که شاید برای آخرین بار، وجدان را در روح این مردمان زخمی می آفریند. (لادرون، ۲۰۰۶)
[۱] economy of style
[۲] Grant
Richard
برگرفته از داستان پس از مسابقه در مجموعه دوبلینی ها اثر جیمز جویس
آن شب شهر نقاب پایتخت را بر چهره داشت. پنج مرد جوان در امتداد خیابان اسیتونز گرین و در ابری کم رنگ از دود معطر پیش می رفتند. به صدای بلند و شاد حرف می زدند و بالا پوشهاشان از شانه هاشان آویزان بود. مردم برایشان راه باز می کردند. سر پیچ خیابان گرافتون مردی چاق کوتاه دو زن را سوار اتوموبیلی می کرد که مرد چاق دیگر پشت فرمان آن نشسته بود. اتومویبل راه افتاد . مرد چاق کوتاه چشمش افتاد به گروه.
– آندره!
– فارلی ام!
سیلی از گفت و گو جاری شد . فارلی آمریکایی بود. هیچ کدام به درستی نمی دانستند از چه حرف می زنند. ویلونیا و ری ویه پر سر و صداتر از همه بودند، اما همه هیجان زده بودند. سوار اتوموبیلی شدند
مامور دریافت بلیط قطار، که مرد پیری بود، به جیمی سلام کرد. پس از چند لحظه داشتند از ایستگاه کینگز تاون بیرون می آمدند.
مامور دریافت بلیط قطار ، که مرد پیری بود، به جیمی سلام کرد و گفت:
– هوای خوبیه، قربان!
شب تابستان آرامی بود، بندرگاه همچون آینه تیره ای پیش پایشان گسترده بود. بازو در بازو به سوی بندرگاه پیش رفتند و در همان حال ترانه ی روسل جوان را با هم می خواندند و با هر ترجیع ” هو! هو! هوئه! ، راستی راستی! پا به زمین می کوبیدند.
در سراشیبی ساحل به قایقی پار.یی نشستند و به کشتی تفریحی مرد امریکایی رفتند. در کشتی غذا بود و موسیقی. ویلونا سفت و سخت گفت:
– – عالیه!(جویس، ۱۳۸۶؛ صص ۵۷-۵۹)
منابع:
LADRÓN, MARISOL MORALES (2006) JAMES JOYCE’S ANXIETY OF INFLUENCE: HIS PLACE INSIDE AND OUTSIDE THE IRISH LITERARY TRADITION. Chapter in Back to the present forward to the past. Edited by patricia lynch
جویس جیمز .(۱۳۸۶). دوبلینی ها. ترجمه محمد علی صفریان، صالح حسینی.
حسین زاده کتایون (۱۳۷۵) نگاهی به دوبلینی ها (جیمزجویس، ترجمه صالح حسینی) ادبیات داستانی بهار ۱۳۷۵ شماره ۳۹