اساس ادبیات کارآفرینی بیانگر آن است که تا به حال برای تعریف کارآفرینی از روش استقرایی استفاده شده است به این معنی که سعی شده فقط بر اساس خصوصیات عده ای افراد موفق در امور کسب و کار، تعریفی برای کارآفرینی ارائه دهند. اما از آنجا که حوزه فعالیت های کارآفرینانه محدود به امور کسب و کار نبوده و به مرور این قلمرو بیشتر آشکار می شود، مفاهیم و تعاریف کنونی کارآفرینی جامعیت و مانعیت خود را از دست می دهد(صمد آقایی، ۱۳۸۲، ص ۲)
از طرفی “پیتر دراکر” معتقد است که کارآفرینی یعنی ایجاد فعالیت های اقتصادی کوچک و جدیدی با سرمایه فردی و لذا کارآفرین ارزش ها را تغییر می دهد و ماهیت آنها را دچار تحول می نماید.
به طور کلی وجه اشتراک تمامی تعریف های ارائه شده از سوی پیتر دراکر را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱٫ کارآفرینان ارزش ها را تغییر می دهند و ماهیت آن را دچار تحول می کنند.
۲٫ کارآفرینان برای فعالیت خود سرمایه نیاز دارند، مخاطره پذیرند. اما هیچ گاه سرمایه گذار نیستند. آن ها مخاطره ای را می پذیرند که لازمه ی هر فعالیت اقتصادی است.
۳٫ کسانی که بتوانند به درستی تصمیم گیری کنند، می توانند کارآفرین باشند.
بر گرفته از:
خنیفر، حسین. (۱۳۸۵). کارآفرینی در نظام ارزشی. مرکز کارآفرینی دانشگاه تهران. ص ۷۵
همچنین رجوع کنید به :
احمد پورداریانی، محمود (۱۳۸۳). کارآفرین یک دقیقه ای در هزار نکته کارآفرینی. تهران: موسسه فرهنگی و انتشاراتی محراب قلم.
صمد آقایی، جلیل(۱۳۸۲) سازمان های کارآفرین، تهران: موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی مرکز تدوین و انتشار منابع و برنامه ریزی
عباس زادگان، سید محمد(۱۳۷۸). فرهنگ واژگان و اصطلاحات مدیریت، تهران : انتشارات سروش