شعری از باستان
…………………….
قصر دلبر من را دو دروازه است
و همواره باز.
اکنون که می خروشد از خشم
آرزو می کنم دروازه بانش بودم
و تازیانه زبانش بر من فرو می آمد.
فقط بدینگونه می توان صدایش را از اندرون شنید
مانند کودکی شیطان که پنهانی
و با ترس و لرز سر می کش از دیوار
پاوند، ازرا. استاک، نوئل. فولر، هیوز.(۱۳۸۳). عاشقانه های مصر باستان، نخستین مجموعه شعر غنایی جهان. ترجمه عباس صفاری. انتشارات مروارید. ص ۶۲