ایران در قرن هفدهم میلادی به نظر اروپاییان، نه تنها از کشورهای افسانه ای هزار و یک شب زیباتر جلوه می کرد، بلکه آن را کشوری با اجتماع، مترقی، مهمان نواز و بلاخره نزدیک تر از کشورهای دیگر شرق به خود می دیند. یک فرد انگلیسی دوران ملکه(queen) الیزابت، با فرد فرانسوی که کاخ ورسای را یده بود و بالاخره یک مرد رومی، درباره شاه عباس کبیر را برای خود محیط بسیار بیگانه یی نمی دید. در دروانی که علومو فنون تا این حد، اروپا را از آسیا جدا نساخته بوده، شیوه زندگی مشترکی بین شرق و غرب وجود داشت. در آن زمان، امکانات وسیعی برای ایجاد روابط و انجام مبادلات بازرگانی موجود بود. در آن عصر هنر اروپایی به ایران راه می یافت و از طرف هنرمدان خاور زمین، با ارزش و لطف واقع خویش پذیرفته می شد . مینیاتورهای زیادی از سبک مکتب مغول، که در آن اسلیمی های حواشی با تصاویر مریم به سبک ایتالیایی و هلندی تلفیق شده در دست است. در عوض حتی رامبراند نیز هرگز از کپی تمثال خانواده اکبر شاه مغول به سفارش یکی از کارمندان کمپانی هند هلند ابا نداشت. هر زحمتی مزدی در پی داشت. مهمان می توانست در برابر صاحبخانه یی که می خواهد از وی چیزی فرا گیرد. با فروتنی رفتار کند، در آن عصر اروپاییان هنوز جامعه پرنخوت رهبری ادعایی جهان را در برنکرده بودند! {پ ژ. دومناس اپ}(ماسه،۱۳۸۸،صص۳۴۶-۳۴۷)
ماسه، هنری و دیگران. (۱۳۸۸). تاریخ ایران. نشر فرا گفت.

همچنین:

سلسله صفوی در سال {۱۷۲۲} در برابر حمله ی افغان ها منقرض گردید. محمود افغان شهرهای بزرگ ایران را اشغال و با قوه قهریه جلو شورش اهالی را گرفت. فقر و فلاکت و ویرانی بر ایران چیره شد. اعضای خاندان صفوی ، از دم تیغ گذشتند. چندی بعد محمود کشته شد و اشرف پسر عمویش به جای او نشست. روس ها و ترک ها با استفاده از هرج و مرج داخلی ایران، ، به تریتب شهرهای باکو و تفلیس را اشغال کردند. در این حال یکی از شاهزادگان صفوی که از مصیبت قتل عام جان سالم بدر برده و پیشوای شیعیان محسوب می شد، از این نظر قدرتی کسب کرد . این شاهزاده در خراسان به نادر قلی افشار پیوست.
نادر به فرماندهی قوای شاهزاده ی مزبور، منصوب و شهرهای مشهد و هرات را تصرف نمود. آنگاه سربازان داوطلب به زیر پرچم خویش گرد آورد. افغان ها پس از شکست در سه جنگ پیایپی از ایران اخراج شدند. آنها به این ترتیب در سال {۱۷۲۹} موفق به تثبیت پیروزی خویش نشدند. نادر، مرد نابغه و نظامی بزرگ ، در خراسان به دنیا آمد. در ابتدای کتار، آخرین پادشاه صفوی حکومت مشرق ایران را به وی وا گذاشت. نادر وقتی از کار افغان ها فارغ شد، به جانب ترک ها برگشت و آنها را آذربایجان بیرون راند. ولی در اثر شورشی به خراسان باز گشت.. (ماسه، ۱۳۸۸، ص ۳۴۹)

 

ماسه، هنری و دیگران. (۱۳۸۸). تاریخ ایران. نشر فرا گفت