مورگان شوستر و ساماندهی وزارت مالیه

از دیدگاه مورگان شوستر، مشاور آمریکایی، در حدود سال ۱۹۱۰ میلادی(مصادف با ۱۲۹۰ شمسی) وضعیت ساماندهی وزارت مالیه بدین صورت است:
در ایران به هیچ وجه یک نظام کارامد مالیاتی که بر اساس آن بتوان ارزیابی کامل یا حتی ناقصی در خصوص منابع درآمد های داخلی انجام داد و دولت بتواند برای تامین مخارجش به آن اتکا کند، وجود ندارد. برای گردآوری مالیات ، کشور به ۱۷ یا ۱۸ منطقه مالیاتی تقسیم شده که هر منطقه شامل یک شهر اصلی در مقام مرکز اداری آن است… گذشته از برآورد های بسیار کلی برخی از مستوفی های عمده یا “حسابداران دولت” در تهران در مورد میزان مالیات طبقه مرفه ولایت ، دولت هیچ اطلاعای از منابع درآمدی خود ندارد… کتابچه ی مالیات در هر استان یا ولایت در اختیار ماموران اصلی وصول مالیات است و هر یک از ماموران فرعی نیز کتابچه ای در مورد ناحیه ی خود دارند. این کتابچه ها با انشایی نامفهوم روی اوراقی بسیار کوچک و پراکنده نوشته شده و ماموران مالیات عموما آن را در جیب شان حمل می کنند یا به هر حال جزو داراییی های شخصی شان می دانند. شیوه کتابت نیز به گونه ای است که فهم آن برای یک فرد عادی اگر ممکن اما بسیار دشوار است. در ایران، سالیان سال است که طبقه خاصی به نام مستوفیان وجود دارد. حرفه مستوفی گری، در اکثر موارد کاری موروثی است که از پدر به فرزند می رسد. تنها این دسته از افراد قادر به فهم این شیوه کتابت و نحوه محاسبه و وصول مالیات ها هستند. در هر صورت، مستوفی ارشد ولایات و استان ها و هم چنین مناطق کوچکتر، کتابچه را دارایی شخصی خود و نه دولت می دانند و با هر نوع کند و کاو برای اطلاع از جزییات یا جست و جو بری منشا مالیات وصول شده و میزان سهم مستوفی ، به شدت مخالفت می کنند…بنابراین واضح است که در ایران دولت مرکزی آگاهی چندانی از درآمد های وصولی و میزان عدالت یا بی عدالتی در تخصیص مالیات های مردم ایران ندارد. (آبراهامیان، ۱۳۸۹،صص ۳۱-۳۲)
آبراهامیان، یرواند.(۱۳۸۹). تاریخ ایران مدرن. ترجمه محمد ابراهیم فتاحی. نشر نی

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *