طرح بحث های(topics) انسان شناسی، معرفت شناسی و جامعه شناسی فارابی متکی بر اصول زیر است:
اصل اول : همان طور که در نظام آفرینش(creation) سلسله مراتب وجود دارد در مطالعه انسان و جامعه نیز باید به سلسله مراتب توجه کرد.
اصل دوم: کشمکش و تضاد فقط به عالم طبیعت تعلق دارد. علت(reason) این تضاد به افلاک سماوی برمی گردد.
اصل سوم: در عالم انسان ها یا مدائن هیچگونه کشمکش و تضادی(conflict) وجود ندارد.
اصل چهارم: فارابی از دیدگاه ارسطو و افلاطون ، که انسان را دارای سیستم معین و جامعه را نظام واره می دانستند، استفاده کرده است. مغز و سر و سینه و دو دست پای انسان برای فارابی تمثیل فهم(understanding) امور و درک سلسله مراتب( Hierarchy)اجتماعی است، که در علوم اجتماعی به ارگانیسم تعبیر شده است.
اصل پنجم : معرفت به مفاهیمی که در آن عصر به کار گرفته می شدند و در علوم اجتماعی جدید نیز کارایی دارند، مانند افعال و رفتار ارادی ، افعال و سنن(Tradition) ، امت، حکومت، سیاست، مدینه، جهاد، جنگ، حکومت فاضله و جاهلانه، دارای اهمیت است.
آزاد ارمکی، تقی.(۱۳۸۷). اندیشه اجتماعی متفکران مسلمان، از فارابی تا ابن خلدون.انتشارات سروش. ص ۲۲۳