•تحت لوای این مکتب فکری، سازمان ها اهمیت زیادی برای ادراک افراد می دهند و رفتار آنها را مد نظر قرار می دهند. ببینید مساله اصلی این مکتب این است که از کجا، سازمان ها می توانند با درک بهتر کارکنان خود، و نیز تامین کنندگان و مشتریان خود، کسب و کار خود را بهتر انجام دهند. همچنین برای این سازمان ها، ادراک مشتری مهم است و بنابراین، باید برای پردازش اطلاعات آنها فکری شود. این جاست که برای شرکت ها، شناخت مکانیسم ارتباطات نقش مهمی را ایفا می کند. البته که هنگامی که سازمان می داند مشتریان چه چیزی را می خواهند آنگاه ارسال سیگنال های مناسب برای شرکت آسان می شود.
استراتژیست ها تا حد زیادی خود آموخته هستند. ما در فرهنگی بزرگ شده ایم که در آن بعضی از سخنان را می پذیریم هر چند ممکن است درست نباشد . برای مثال ما اعتقاد داریم که هر قدر اطلاعات بیشتری داشته باشیم به همان نسبت تصمیمات دقیق تری اتخاذ خواهیم کرد
برگرفته از کتاب جنگل استراتژی مینتزبرگ