یادش نبود شاید هم یادش بود که با خودش قرار گذاشته بود از این فکر ها نکند. مدتی بود که از خانه بیرون زده بود. معلوم نبود چند ساعتی بود پرسه میزند. زمان یادش رفته بود. روز به انتها نزدیک می شد. از دیشب هر چه در سرش بود تلاش می کرد تا روی کاغذ بنویسد ولی نمی شد. روزگار را بررسی می کرد و این که بعضی چیزها را پیش خودش نمی فهمید. هر چه بیشتر راه می رفت، سردرگمی اش بیشتر می شد. شاید دیگر وقتش بود که پیش خود شاعتراف کند که گیچج شده است که روزگار را نمی فهمد. این همه شکست های در بین اطرفیانش را. این همه شکست که در اطرافش خودنمایی می کرد. تحلیل این همه اطلاعات برای او دشوار شده بود. چگونه می توانست بی خیال باشد و به موج هزیمت که در اطرافش موج می زد توجهی نکند. آدم هایی که آمدند و رفتند در زندگی اش و دیگر چیزی از آنها باقی نمانده بود. روی دیوار ها نوشته ها و شماره تلفن ها و تبلغیات را نگاه می کرد. فکر می کرد پیش خودش که آدمی بی آرزو می میرد این قبول ولی بعضی با این همه شکست چه کنند؟ دیگر جامعه ای برایش قابل فهم نبود. یعنی سختی کشیدن عادت بعضی شده ؟ چطور از صبح تا شب به خودشان دروغ می گویند؟ ادم هایی که اوایل فکر می کرد می توانند از پس زندگی شان برایند ولی بعد فهمید که همه چیز را سر سری می گیرند و گویا به ظاهر شکست ها برایشان مهم نیست. شاید هم این جور چیزها را شکست نمی دانند. نمی دانم. هر چه هست حال بعضی ها خوب نیست. افت کرده اند و تلاش برای آنها بی فایده است. شاید باید دل به حادثه ای خوش یمن ببندند ولی چه می شود کرد مگر شانس چند بار سراغ آدم می آید. نمی شود گفت “بگذریم”. شدت فاجعه در زندگی بعضی به قدری زیاد است که آدم متحیر می مانداین جماعت اصلا اراده ای در زندگی دارند؟
از دیدگاه کانت در نقد عقل عملی
قواعد عملي هميشه كلي هستند وبنابراين هيچ گاه بطوركامل، براي هر وضعيت خاص مناسب نيستند. جزئيت اعمال و وضعيت هـايي كـه اعمـال را براسـاس آن وضـعيت هـا نامگذاري مي كنيم، وابسته به اصل »ابتكار « درحكمت عملي اسـت. از آنجـايي كـه تنـوع عظيمي از وضعيت هاي جزئي، هنگام انجامِ هر فعل وجود دارد، حتي بهترين قاعـده هـاي صورت بندي شده هم نمي توانند كاري را كه بايد در موقعيت xانجام دهيم، تعيين كنند. قاعده تعيين كننده را حكمت عملي فرد مشخص مي سازد(افلاطونی و ملایوسفی، ۱۳۹۵)
منبع:
افلاطونی، حمیده. ملایوسفی،مجید(۱۳۹۵) نقد فیلیپا فوت بر عقلانیت عملی کانت. حکمت معاصر، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال هفتم شماره چهارم. زمستان ۱۳۹۵٫ صص ۲۴-۱