حکم را دسته ای از نگهبانان خاص بود، بیشترشان از غنایم اربونه که از پدرش هشام به او ارث رسیده بود. اینان در روز ربض در دفاع از او جهد فراوان کردند. حکم نیز آنان را ازاد نمود و جوایز و صلات کرامند داد. حکم سوارکاری ماهر بود و عاشق سواری و شکار. هزار اسب از بهترین اسب ها داشت همه در ساحل نهر روبه روی قصر بسته بودند و جماعتی از مهتران کارازموده به مراقبت و تیمار آنها مشغول بودند. دستگاه شرطه (پلیس) او و جاسوسان و خبرچینانش نیرومند و منظم بود. در هر حال حکم امیری بود با قدرت و هیبتی عظیم و درباری پرشکوه . بعضی او را در قوت مالک و استحکام دولت و سرکوبی دشمنان به ابو جعفر المنصور تشبیه کرده اند.
عنان، محمد عبدالله (۱۳۸۰) تاریخ دولت اسلامی در اندلس . ترجمه عبدالمحمد آیتی. نشر کیهان. جلد اول. ص ۲۶۷