….کار جنگلی ها بعد از چند زد و خورد اوج می گیرد و می توانند محبوبیت بیشتر کسب کنند…از تهران داوطلب می خواهند که به مصاف جنگلی ها بروند…
مفاخرالملک رییس شهربانی رشت داوطلب این ماموریت شد و تعهد نمود که ریشه فساد را از بیخ و بن براندازد و نگرانی های موجود را بر طرف سازد. {۱} و در اجرا این منظور اردویی مرکب از چند صد نفر تفنگ چی و چوبدار و شاطر و فراش و آبدارخانه و قبل منقل و حتی کنده و زنجیر و چوب و فلک و چند خروار طناب آماده و عازم پسیخان گردید.
این شخص که نام کوچکش “محمد علی” و اهل اصفهان بود. در سال ۱۳۲۶ قمری به رشت آمد. و به طوری که می گفتند در بقعه “خواهر امام” {۲} که ملجا و پناهگاه غربا بوده منزل داشت و از نامه نویسی و عریضه انگاری امرار معاش می نمود.
بعد به ملاحظه حسن خط و شیوه تحریر به منشی گری “حاجی معین السطلنه رشتی” که از مالکین گیلان بود دعوت شد و سپس کارش بالا گرفت و مشاور حقوقی او و برادرش (حاجی ابوالحسن معین التجار) گردید. و چون از جاه طلبی چیزی کسر نداشت کم کم مراحل ارتقا را طی کرد و مشاور قونسولگری روس شد و در سمت اخیر، افراد دستگیر شده به نام “جنگلی”را شخصا بازجویی نموده بد و بیراه می گفت و به چوب می بست بدین طریق مورد اعتماد قونسول روس قرار گرفته و طولی نکشید که به ریاست شهربانی رشت منصوب گردید.(فخرایی،۱۳۵۴، صص ۶۷-۶۸)
{۱} این شخص غیر از مفاخر الملک حاکم تهران است که از محارم محمد علی شاه بود و بعد از خلع نامبرده از سطلنت در محکمه انقلابی محاکمه و در باغشاه تیرباران گردید.
{۲}بقعه منسوب به خواهر امام هشتم(ع).
فخرایی، ابوالقاسم. (۱۳۵۴).سردار جنگل. سازمان چاپ و انتشارات جاویدان
عکس: میرزا کوچک و دکتر حشمت(برگرفته از خبرگزاری تسنیم)