این بود شورش “ربض”، شورشی که نزدیک بود که حکم بن هشام را از تخت فرمانروایی فرو افکند. یک خیزش مردمی به تمام معنی کلمه بود، بدون انتظام و رهبری. چون حکم، حکومت و حان خود در خطر دید بی هیچ رافتی آن را سرکوب کرد و پس از سرکوبی این شورش فرمانی به همه استان ها نوشت و وقایع و علل را به شرح بیان داشت. {به شرح زیر:}
به نام خداوند بخشاینده مهربان
اما بعد، خدای تعالی که صاحب فضل و احسان است و صاحب قدرت و دادگری است چون بخواهد نعمت خود را بر کسی که او را شایسته نعمت یافته تمام کند، او را یاری نماید و حکم قضای خود را به رستگاری و پیروزی او بر می گرداند و هیچ یک از مخلوقات خود را آن نیرو ندهد که به دشمنی او بر خیزد تا آنچه خود خواسته و مقدر کرده در او مجری دارد. و در قران کریم آمده است که کس نتواند کلمات باری تعالی را دگرگون سازد. باری، چون روز چهارشنبه ی سیزدهم ماه رمضان برسید جمعی از فاسقان و فرومایگان و اوباش و شریران و سرمستان قرطبه بی آن که مکروهی یا ناپسندی به آنها رسیده باشد، سلاح برداشتند و آماده نبرد شدند و جمعی از اوباش لجام گسیخته نیز از پی شان افتادند و چیزی را که خداوند ایشان را شایسته آن را نساخته یعنی فرمانروایی بر مخلوقات او را خواستار شدند. چون غدرو عدوان از آنان مشاهدت افتاد فرمان دادم باروهای شهر را با مردان مسلح تقویت کنند. سپس سپاهیان از پیاده و سواره به سوی آن جمع فاسقان که از ربض ها به راه افتاده بودند روان شد و کوچه هایشان را زیر پی اسب درنوردیدند و در بند کوچه ها بستند و محله را زیر ضربه های حمله خود گرفتند. دیری نپایید که همگان را خداوند به کیفر جرایمشان مجبور به تسلیم کرد و به طاعت ما درآورد و عذاب خداوند در آخرت شدیدتر و خوارکننده تر است. چون خداوند آنان را به سبب گناهشان بکشت و ما را در برافگندشان یاری نمود من از غارت اموالشان باز ایستادم و از اسارت زن و فرزندشان اجتناب کردم و کسانی را که گناهی ننموده و در معرکه شرکت نکرده بودند نکشتم و این کار برای نزدیک شدن به خشنودی خداوند بود…اینک خداوند را سپاس گویید که برای همه مسلمانان کشتار و خوار ساختن ایشان را میسر کرد و سرکوبی و به هلاکت رساندنشان را آسان گردانید و بدین سان ما را و شما را نعمت خویش ارزانی داشت.
عنان، محمد عبدالله (۱۳۸۰) تاریخ دولت اسلامی در اندلس . ترجمه عبدالمحمد آیتی. نشر کیهان. جلد اول. صص ۲۶۲- ۲۶۳