شناخت علمی آرزوها

تحقق پذیری یک آرزو به چه صورت امکان دارد؟ یعنی امکان پذیری آن را چقدر می توان در زندگی عملی بی دردسر تر سنجید و از زیان حاصل از رویاپردازی و خیال پردازی جلو گیری کرد؟ بالاخره جایی باید محدودیت های “خود” را در شناخت محیط اطراف شناخت… می توان علمی هم به مسائل نگاه کرده و داده پردازی را سرلوحه کار خود قرار داد و از تجربیات دیگران نیز استفاده کرد. افق زندگی می توان تحقق و امکان تحقق خود را نشان دهد وقتی گپی بدون جهت گیری اولیه با دوستانی می زئیم که تلاشی علمی در جهت شناخت مسیر زندگی خود دارمند. ادبیات گسترده ای در زمینه چگونگی برخورد علمی و روان شناسانه و دقیق با فراز و نشیب های زندگی به وجود آمده است. لیکن عده ای هستند که وقعی به چنین ادبیات گران بهایی نمی نهند و نمی خواهند  باور کنند که بی سنجش علمی امکان تحقق آرزوها بر اساس تجربیات و شرایط واقعیت و محدودیت های زمانی خود در دوره های مختلف زندگی نمی توان جلو رفت. باید از جایی شروع کرد تا لااقل به دستاوردی مقطعی دست پیدا کرد.

به نظر شوپنهاور چون أراده انسان مقدم بر عقل اوست. پس عقل نمی تواند ارائه ر به انجام کاری وا دارد . این مساله باعث می شود که او به جای عقل انگیزه ها و محرک ها را به عنوان منشا اصلی شکل گیری هر عملی- از جمله عمل اخلاقی تلقی کند. اما نکته مهم این است که او هر نوع انگیزه یا محرکی را به عنوان ماش و پایه عمل اخلاقی قلمداد نمی کند. او می گوید هدف اخلا توصیف و توضیح بنیاد نهایی رفتار انسان ها از منظر  اخلاقی است بنابراین هیچ راهی برای کشف بنیاد اخلاق جز راه تجربی وجود ندارد. از این طری ما تحقیق می کنیم که آیا کلا افعالی وجود دارند که ما به انها ارزش اصل اخلاقی نست دهیم؟ عدالت ارادی، انسان دوستی محض و بلند طبیعی از این نوع أفعال هستند این ها پدیده های داده شده ای هستند که ما باید انها را به درستی تبیین کنیم،  یعنی مبانی و پایه واقعی آنها را جست و جو  و توصیف نماییم . در نتیجه ما باید انگیزه های خاصی را نشان دهیم که انسان را به این قبیل افعال سوق می دهند. (عسگری و توکلی، ۱۳۹۴)

عجین شدن با شناخت علمی حالات زودگذر افسردگی می تواند به ما کمک کند تا آن چه را که می خواهیم ابتدا بی دردسر بشناسیم. قضاوت های فسرده حال و بی شناخت علمی را باید کنار گذاشت. باید شرایط دیگران را که در کارشان موفق بوده اند با شرایط خودمان بسنجیم و به خودمان بفهمانیم که امکان دارد علمی تر از ما با زندگی برخورد کرده اند و حالات زودگذر را جدی نگرفته اند. همچنین یک آرزو باید به گونه ای باشد که قابل تقسیم به دستاوردهای مقطعی باشد و گرنه مهمل است و از جنس سرگردانی است و نمی توان در مورد آن گپ درست و حسابی زد و چه بسا که حتی این کار ما را دچار سرگردانی در مورد تخمین توان واقعی مان کند.

شوپنهاور در اثر اصلی خود یعنی جهان  همچون أراده و بازنمود بدخواهی را امری توصیف می کند که از خودپرستی نشئت نگرفته سات و بدون نفع و غرض است. عین شرارت و نهایت بی رحمی است. به همین دلیل رنج دیگران دیگر وسیله ای برای حصول غایتی از أراده خود شخص نیست، بلکه غایتی فی نفسه به شمار می اید.

او می گوید انسان های دارای خواسته های زیاد رنج بسیار شدیدی می کشند. همین امر علت به وجود آمدن حسادت به خرسندی ظاهری دیگران و تنفر از آن است. بنابراین شخص بدخواه آنان را اماج حملات خویش قرار می دهد و به دنبال ایجاد رنج عمی برای آنها است. دلیل این امر ساده است. دیدن دیگرانی که بیش از ما رنج می برند تخمل رنج را برای خودمان اسان می نماید. بنابراین شخص بدخواه به دنبال تسکیینی است که به شکل  مستقیم از یافتن ان عاجز است. به عبارت دیگر سعی می کند که بار رنج خویش را با دیدن رنج دیگران سبک کند. در این صورت رنج دیگران به غایتی فی نفسه برای او تبدیل می شود و از تماشای این منظره لذت می برد بنابراین برای شوپنهاور اگر اگوییسم مخالف اصلی عدالت است سوء نیت نیز مخالف انسان دوستی یا نوع دوستی است. (عسگری و توکلی، ۱۳۹۴)

به طورکلی فرهنگ های جمع گرا و فردگرا با عوامل خطرساز متفاوتی مرتبط هستند. فرهنگهای فردگرا با اختلال شخصیت ضداجتماعی ، تکانشگری و اختلال شخصیت خودشیفته همراه هستند و فرهنگهای جمع گرا زمینه را برای بروز با افسردگی، اضطراب و صفات اختلال وسواسی مهیا می کنند(زرانی و همکاران، ۱۳۹۶)

\چگونه یک انتقاد را به شناخت علمی از زندگی تبدیل کنیم؟ ابتدا باید ببنیم غرض چیست اگر بزرگنمایی و غرض ورزی در کار نیست و انتقاد به جا است. می توان فهرستی از گزاره ها را تهیه کرد که در زندگی به آن ها پای بندیم بعد دید این انقتاد تا کدامین گزاره ریشه ای زندگی ما را با نیش خود مورد نقد قرار می دهد؟ صرف تغییر رفتارهای ظاهری و تصمیم های دم دست ذهنی نمی توان امید وار بود که چیز زیادی جلو برویم باید همین زندگی را محترم شمرد و قبل از آن که دیر شود، همه چیز را در چهارچوب های ذهنی مان مورد بررسی قرار دهیم. آیا طمع باعث شده است تا شناخت علمی از امکان تحقق یک آرزو را از بین ببریم؟ ایا طمع کورمان کرده و دیگران را هم آزار می دهیم؟ چه کاری برای ما خوب است؟ این که برای ما و دیگران بیشترین فایده را داشته باشد و یا این که…

منبع:

زرانی، فریبا. بهزادپور،  سمانه. بابایی، زهرا .(۱۳۹۶) تحلیلی بر نقش فرهنگ در آسیب شناسی روانی. رویش روان شناسی، سال ششم، شماره ۱ شماره پیاپی ۱۸٫ صص ۲۲۴-۱۹۱

عسگری، مسعود. توکلی غلامحسین. (۱۳۹۴) بررسی  نقد ساحت های دوگانه اخلاق شوپنهاور. دو فصلنامة فلسفي شناخت شمارة۷، صص ۲۲۴-۲۸۰

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *