نگاه اسفند ۱۶, ۱۴۰۳اسفند ۱۶, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دور از همه، در بقعه ای نگاهی دیگر به گیسوانی که باد نوازش می کنند توبه ای که دوباره می شکند دعوتی دوباره ادامه مطلب
دوری و نزدیکی بهمن ۲۸, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی باران نیامده را انتظار کشیدن نشان از دوری و نزدیکی دارد. دوری شکر از ما نزدیکی هر تفسیر هولناک ناشکری شمردن قافیه های ادامه مطلب
اوج بهمن ۲۶, ۱۴۰۳بهمن ۲۸, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی بی مزه فضول خودنشناس حالا دیگر دروازه ها برای اوج او باز بود و حواسش نبود چند کتف و گردن را لگد کرده ادامه مطلب
آدرس بهمن ۲۲, ۱۴۰۳بهمن ۲۳, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی دیدن از دور، کافی نیست، وقتی از مرغزار و باغ پر از رز آدرسی نداری. یعنی آدرس دقیقی نداری. ادامه مطلب
بار روی دوش بهمن ۲۰, ۱۴۰۳مهزیار کاظمی بار دوش کسی سنگین است که خاطره های روزهای یکسانی را یادآور به برگ های اهل زمستان می کند. برف می فهمد که ادامه مطلب