دیدگاه ما متجلی از فیض و نور می شود، وقتی در می یابیم تنها نیستیم در رویارویی با مفسرین پرغلظ آداب گذراندن روزگار. نم تراویده از کوزه آّب، یاد ما را می خراشد. آشنایی با مفاهیم مربوط به تشنگی در عالم سیاست ورز این دوره از روزگار، برای یک صاحب قدرت اکفتا و قناعت ، ما را به جلو می برد و پیش می اندازد. شکر که همراهانی هستند که این قضیه را قبول دارند. آری، باید تشنه بود، تشنه تفسیر های تازه از دنیای اطرافمان. آشنا باید بود با قاموس تشنگی. تشنه معرفت بودن، خود لیاقت می خواهد. چیزی که برای همه همه مردم میسر نیست و شاید باعث غرور شود ولی در حال این همراهی از جنس آشنایی است. همین هم برای باید ما کافی باشد.