تطبیق

موضوع(Subject) مورد بررسی در روند و فرایند شکل گیری ایده و خلاقیت، می تواند در خلال مدت زمانی طولانی دچار دگرگونی و تحول شده باشد، به صورتی که به نظر میر رسد مستند کردن  و یادداشت برداری از روند ها و فرایند های خلاقیت در مساله شکل گیری تکنولوژی جدید، همواره دور از ذهن بعضی از کار آفرینان بوده است. به نظر می رسد چنین اشتباهی یعنی نداستن نقطه ابتدای روند شکل گیری موضوع و ایده تکنولوژی و خلاقیت، می تواند مشکلات پیچیده ای را ایجاد کند. این مساله وقتی بحران بیشتری ایجاد می کند که فکر مغشوش کارافرین هم ابتدای شکل گیری ایده کارآفرینی را از دست داده است و همچنین از روند های بعدی و مدت زمان سپری شده در این ایام همیشه غافل است. ممکن است ایده ای در ابتدای امر بد شکل بگیرد. این امر مسلم است. به نظر می رسد عدم توجه به امکانات ساختاری در محیط اطراف و نیز مسائل مورد نیاز در محیط خارجی که اگر جدی تر گرفته شوند قعطعا می توانند ایده شکل گرفته اولیه را که کاملا دور از ذهن هر فرد در مقام و نقش”برنامه ریز” در تیم کار آفرینی می باشد(که در هر دوره از کار، و روند شکل گیری ایده و محصول نهایی و تحویل ان به ابزار فن آوری، می تواند تعویض شود. چون در روند ها و فرایند های کارآفرینی، هر بار مواجهه با محیط خارجی، با “شکست های قابل توجه” هم می تواند همراه باشد.  در کل کار کردن در محیط های کارآفرینی، نیاز به شناخت فراز و نشیب دارد و این مساله به شدت وابسته به انضباط ذهنی و دور نگه داشتن ذهن از داده های کاملا دور از روند تکنولوژی می باشد. انضباطی که کارافرین برای ذهن خود قایل می شود می تواند روند ایده پردازی هم بهبود بخشد و هم “مستمر” نگه دارد. استمرار یک ایده برای کارآفرین، می تواند وی را در شناخت محیط اطرافیش یاری دهد. به صورتی که ضمن تمرکز بر یک ایده، هر بار از محیط خارجی داده های لازم و ضروری برای بهبود یک “ایده نوین” استفاده شود. یک ایده نوین حتما چیزی ضروری(Necessary) برای بقا در محیط پیچیده و سهمگین تحولات تکنولوزیکی می باشد. اگر  در ادامه به دنبال شکل گیری شبکه روابط با سایر کارآفرینان در محیط خارج از شرکت خود می باشید، ابتدا بدانید که هر گونه شکل گیری روابط بر مبنای “آشفتگی” به وجود آمده در دوره قبلی ایده پردازی کارآفرینی به وجود آمده است. از طرفی دو “فرد آشفته” برای شکل گیری یک رابطه کارآفرینی ممتد که البته از خصوصیات همیشگی کارآفرینی هم هست و پس از هر آشقتگی به نظر می رسد که فرد تلاش می کند تا تمام قوانین و دستورالعمل هایی که بنیان های منطق و روند و رویه (Procedure) و فرایند یک علم(Science) ، یک حوزه تجربه(Exprience) و تکنولوژی را زیر سوال ببرد. شناخت منطق یک روند شکل گیری ایده تکنولوژی نیاز به دانش و علم گسترده دارد به طوری که این گستردگی با تجربیات کاربردی هم همراه باشد. در میدان نظری صرف، نمی توان صرفا ایده کاربردی را دنبال کرد.  این مساله کاربردی کردن محصول نیازمند این است که ایده کاربردی با آزمایش های بازار تطبیق داشته باشد. به نظر می رسد در بعضی کشور ها حد فاصل شکل گیری ایده بر مبنای مقالات و نظریه ها تا فرصت فراهم شدن برای آزمایش محصول شکل گرفته بر  مبنای ایده های نظری (که مسلما در منابع مختلف پیچیده و دشوار یافته می شوند)  و صرف خواندن مقالات و ایده پردازی حتی ار روی محصولاتی که به نظر می رسد صرفا بر مبنای “نظریه پردازی صرف” شکل گرفته اند و مراحل آزمون و تجربه را کمتر  به صورت جدی به نسبت ایده “خلاقانه محصول” نزد ذهن خود کارآفرین نگذارنده اند می تواند ما را دچار مشکل کند. حتی باعث شود تا از روی محصولی برداشتی را داشته باشیم که چندان با دانش ما در زمینه های (نشانه شناسی محصول مثلا!) همخوانی نداشته باشد. یا دچار اشتباهات بسیار زیادی در تفسیر نحوه استفاده از محصول در زندگی روزمره دیگر افراد  شویم. همین مساله ما را از اهداف اصلی ما دور ما کند. قانع باشیم. دنیا همین دو روز است و دیگر هم نیاز نیست که چندان در روند شکل گیری تفاسیر خاص از تکنولوژی های خاص و اصلا عام در زندگی روزمره مردمانی که خیلی خیلی پول دار از ما هستند، دخالت کنیم و تنگنا را بر اطرافیانی که در مسافتی همین نزدیک، همین نزدیک نزدیک، زندگی می کنند. همین شهر بغل، همین شهر های دور و نزدیک، همین هم نوعان  و هم فکران، همین ها که با ما یک سپهر معرفتی را در یک حوزه “زبان و ادبیات” و تاریخچه دنبال می کنند. البته راه دور هم نرویم. تحمیل و در سوابق توسعه محصول آنها مراحل مربوط به شکل گیری آزمایش های تکنولوژی، آزمایش های مربوط به امنیت تکنولوژی ساخت، و روش شناسی ساخت((Manufacture محصول، آژمایش های مربوط به استقرار محصول در بازار، و آزمایش های پس از دریافت نظرات مشتریان، که عدم  شامل در تفکرات در ایامی که ذهن  سعی می کند خود را به طور مرتب و مکرر بررسی نماید و تلاش برای شکل گیری ایده را  همواره مد نظر داشته باشد به راستی چرا بعضی تلاش می کنند تا فکر “دگرگون شده” (Changed) در روند ایده پردازی در حوزه تکنولوژی را جدی نگیرند. فقر دیگر امری همه گیر است. خوشبختانه زمانه ای است که می توان تلاش کرد تا راحت تر آدم های اطراف را که برای روند های تکنولوژیکی جدید ارزش قایل نیست و انفجار اطلاعات در سه دهه اخیر را درک نمی کنند، مورد بررسی قرار داد. سودای کج بعضی، در نشناختتن نحوه و ریشه شکل گیری ایده های جدید فن آوری و علم در دهه دوم قرن بیست و یکم (سال ۲۰۲۳) برای گوشه ای لمیدن و در نهایت هم قرض گرفتن و قرض ندادن، سر از تباهی در می آورد و بالاخره به سوء استفاده از تمام دانش ضمنی موجود در کسب و کار های کوچک و تکیه گاه های طبقه متوسط می انجامد. دانش ضمنی طبقه متوسط در شناخنت تکنولوژیکی جدید، چندان به کار بعضی نمی آید وقتی آن ها ذهن خود را جلوه گاه صرفا زیبایی موجود در یک تکنولوژی جدید می کنند. و به زیبایی ها در کوتاه مدت که هیچ اخیرا فقط یک روز و یک ساعت عادت کرده اند. استفاده از دانش ضمنی و تجربه موجود در کسب و کارهای قدیمی در کشورهایی مثل ما برای ساخت تکنولوژی های پیشرفته که ریشه در فرهنگ و محیط کشورهای خارجی دارد و اتفاقا از نحوه تاثیر “حقوق شهروندی” در شکل گیری آن ها در کشورهای دیگر خیری نداریم، صرفا آدمی را ناامید می کند. به نظر می رسد قضیه برای بعضی عمیق تر از این حرف هاست. آیا راه درازی تا بهبود این وضعیت و پیشرفت به سوی آینده داریم. به نظر می رسد بعضی فقط می خواهد از زیر کار در بروند و روز به شوخی بگذارند و ابزارهای  جدیدی هم برای این مساله آموخته اند و آن را با ادبیات جدید حاصل از شبکه های روابط مجازی آمیخته اند. یکی با آن شبکه ها پول در می آورد. دپگری یک نظام فکری را به سخره می گیرد و همین آخرین امید هم تباه می شود. بعضی اوقات مدارا هم بد نیست. همیشه، همیشه نمی شود که همه چیز تا ابد بعد از مدتی می شود کل “ابدیت” برای یک بی چیز!.  در هر صورت، تطبیق دادن روند های تکنولوژیک و علمی جدید و تلاش برای یکپارچه ساختن  ذهن، در برابر شگفتی همواره و همیشگی در برابر اخباری که از دور می رسد این طوفان هایی که بر ما می وزد و ما در دشت های ویرانه بی شناختی، همین طور پشت سر هم کوبیده می شویم! و البته بی خبری دیرینه ای که گاهی ما را آزار می دهد، و واقعا هم توضیح آن بیش از این هم مقدور نیست. وقتی با عظمت نوآوری های دهه هفتاد میلادی تا اواسط دهه ۹۰ میلادی و مطالعه عمیق و بررسی گسترده علمی همراه می شود می تواند به کل روند شناخت.علمی در یک حوزه تکنولوزی و علم در یک کشور  ضربه بزند. در واقع، استقرار شیوه و روش های تبدیل شناخت علمی با همان امکانات دهه های قبل، به تکنولوزی های مرتبط به زندگی های روزمره دهه های بعد! کاری دشوار است. زهد الزامی نیست.

 

منبع:

Daniel Šmihula

The waves of the technological innovations of the modern age and the present crisis as the end of the wave of the informational technological revolution

پی نوشت:

ابدیت برای یک بی چیز: چرا کار علمی بسیار دور ما خاطره ای برای همه شده و کم کم به مرور زمان همه جسم خود را باید فدای بی چیزی که “تازه تاسیس” کنیم؟!

 

 

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *