نیما یوشیج
***
خوشی من
***
مرا زهرچه نیکوست در جهان پی آن
به طیب خاطر روشن مدام کوشیدن(effort؟)
خوش است مثل بهایم گریز از ره شهر
چو رود از پی کهسار خروشیدن
شب دراز نشستن به صحبت یاران
به یاد رفته و ذکر گذشته جوشیدن
ز نان(bread) بیخته با گندم سیه خوردن
از آب چشمه(spring) کوه کلار نوشیدن(to drink)
شکار کردن و کار وکتاب وگوشه ی یوش
چنان که زیبد بر مرد، ساده(simple) پوشیدن(wear)
به کوه، بانگ دلاویز زنگ های رمه
ز مبدایی که نباشد عیان، نپوشیدن
به نغمه طبری خواندن و برابرِ آن
در گشاده ی فرسوده، گاو دوشیدن
آستارا، ۳ خرداد ۱۳۱۰
یوشیج. نیما.(۱۳۸۴). مجموعه اشعار. عبدالعلی عظیمی.انتشارات نیلوفر.ص ۱۶۸